چرا رفاه و تندرستی کارکنان به جریان اصلی تبدیل شد و محبوب شد
به هر یک از دفاتر پر زرق و برق شرکت ها بروید و به احتمال زیاد کارمندانی را خواهید یافت که در باشگاه ها ورزش می کنند و عضلات خود را تقویت می کنند و به طور کلی آنها را به سمت تناسب اندام سوق می دهید.
گاهی اوقات، تشخیص این که آیا این کارمندان در یک باشگاه ورزشی حرفهای ورزش میکنند یا در یک باشگاه ساخته شده شرکتی دشوار است، زیرا تفاوت کمی بین آنها وجود دارد.
در واقع، برخی از سازمانهای خدماتی رفاه کارکنان را آنقدر جدی میگیرند که پزشکان و کارشناسان تناسب اندام و همچنین مشاوران سلامتی را استخدام میکنند تا به کارمندان خود توصیه کنند و اطمینان حاصل کنند که این افراد تناسب اندام و سلامت دارند. برای استفاده از یک کلیشه، رفاه کارکنان طعم ماه است.
درست از برنامههای سلامتی شرکتی گرفته تا بحثها و حمایت از مسائل بهداشت روانی کارکنان، کارفرمایان تمام تلاش خود را میکنند تا اطمینان حاصل کنند که کارکنانشان خوب و مناسب کار هستند.
با توجه به این تمرکز و توجه بیشتر، تعجب آور نیست که در حال حاضر یک صنعت کوچک برای رفاه کارکنان وجود دارد، همانطور که از بسیاری از ارائه دهندگان خدمات در سراسر جهان قابل مشاهده است.
علاوه بر این، همانطور که در بخش بعدی بحث خواهیم کرد، این تنها سلامت جسمی نیست، بلکه سلامت روان نیز برای کارفرمایان مهم شده است و این منادی رویکرد جدیدی است که بر رفاه کل نگر تمرکز دارد .
دنیای فناوری محور، سلامت روان، و افراد مشهور صحبت می کنند
در حالی که دلایل زیادی وجود دارد که چرا شرکت ها به طور ناگهانی بر رفاه کارکنان تمرکز می کنند، مهمترین آنها این واقعیت است که کارمندان بیمار و کارگران ناشایست منجر به از دست دادن بهره وری می شوند و از این رو، به نفع کارفرمایان است که اطمینان حاصل کنند که کارکنان آنها این کار را انجام نمی دهند. هرازگاهی به دلایل مرتبط با سلامتی را خاموش کنید.
علاوه بر این، شرکتها همچنین متوجه شدهاند که با وجود تمام خواستههای دنیای مبتنی بر فناوری، کارکنان آنها به کمک رسانههای خلاقانه و خلاقانه برای کاهش استرس و رهایی از آن نیاز دارند.
علاوه بر این، آنچه قابل توجه است این است که حتی مسائل مربوط به سلامت روان در شرکتها مورد بحث و بررسی قرار میگیرد که نشاندهنده یک جهش کوانتومی در روشی است که سلامت روان از انگ به توجه در محل کار تبدیل شده است.
همانطور که افراد مشهور بیشتر و بیشتر در مورد مسائل مربوط به سلامت روان خود صحبت می کنند، دیگران تشویق می شوند تا در مورد مبارزه خود با افسردگی و اختلال دوقطبی و سایر بیماری ها صحبت کنند.
با حمایت و تشویق فعال مدیران و سایر کارکنان سطوح ارشد، کارمندان می توانند در نهایت با آرامش در مورد وضعیت ذهنی و بدن خود صحبت کنند.
آنچه اکنون متفاوت است، رویکردهای کل نگر نسبت به رفاه کارکنان است
با این حال، شرکت ها همیشه سلامت کارکنان خود را جدی گرفته اند. از معاینات بهداشتی قبل از استخدام تا ارزیابی های دوره ای مدیران ارشد و مدیران اجرایی، شرکت ها در رابطه با رفاه کارکنان فعال بوده اند.
با این حال، چیزی که در زمانهای اخیر متفاوت است این است که شرکتها رویکردی کلنگر نسبت به رفاه کارکنان اتخاذ کردهاند که شامل هر دو بعد فیزیکی و ذهنی است.
علاوه بر این، آنها به طور کلی بر رفاه تمرکز می کنند، به این معنی که آنها ابزارها و روش های مختلفی را برای اطمینان از تناسب اندام و تمرکز کارکنان در کار امتحان می کنند. در این زمینه، شایان ذکر است که کشورهای اروپایی اکنون رسما شرکتها را تشویق میکنند تا بودجههایی را برای ارتقای رفاه در محل کار کنار بگذارند.
این شامل استخدام روانشناسان و مشاوران سلامت روان می شود تا بیایند و با کارمندان خود صحبت کنند و اطمینان حاصل کنند که هرگونه محرک احتمالی برای بیماری های جسمی و روانی به اطلاع مدیران ارشد می رسد.
بنابراین، این بزرگترین تغییر از نظر رفاه در محل کار است که در حال حاضر به جریان اصلی تبدیل شده و یک منطقه تمرکز برای سازمان ها در سراسر جهان باقی مانده است.
آنچه هند می تواند از سایر کشورها برای افزایش تلاش های خود بیاموزد
از سوی دیگر، تا حدودی ناامیدکننده است که شرکتهای هندی هنوز با آنچه همتایان آمریکایی و اروپایی خود در زمینه تندرستی و رفاه در محل کار انجام میدهند، مطابقت ندارند.
نگرش های فرهنگی شرطی شده در مورد مسواک زدن مسائل بهداشتی ظریف زیر فرش و همچنین ننگ قوی در برابر بحث در مورد مسائل مربوط به سلامت روان، علاوه بر ذهنیت فئودالی که کارکنان رده پایین تر را از صحبت در مورد سلامت خود در محل کار منصرف می کند، همه به عدم رویکرد جدی به کارمندان کمک می کند. تندرستی.
البته، ما در اینجا تعمیم نمی دهیم زیرا بسیاری از شرکت های بخش خدمات در بخش های فناوری اطلاعات و خدمات مالی به طور فعال برنامه های سلامتی را دنبال می کنند.
علاوه بر این، شرکتهای برونسپاری فرآیندهای تجاری و بک آفیس همیشه سلامت کارکنان را جدی گرفتهاند، زیرا ماهیت کار آنها به گونهای است که نیازمند کار در شب است که میتواند ساعتهای بیولوژیکی را مختل کند و به متابولیسم آسیب برساند.
با این حال، با این استثنائات، جامعه تجاری بزرگتر هنوز در پرداختن به مسائل رفاهی بسیار عقب مانده است.
در واقع، تقریباً شکاف بزرگی بین آنچه کسبوکارهای سطح بالا در زمینه رفاه انجام میدهند و آنچه اکثر شرکتهای متوسط و پایین برای رسیدگی به این موضوع انجام میدهند وجود دارد.
نتیجه
سرانجام، تنها زمانی که کارگران در پایین هرم درآمد به خدمات بهداشتی با کیفیت دسترسی پیدا کنند، سلامت و تندرستی کارکنان واقعاً به اهداف خود دست خواهند یافت.
در این راستا، دولتها در سراسر جهان باید این موضوع را بشناسند و به آن عمل کنند تا کشورهایشان از ضرر و زیان و کاهش بهرهوری جلوگیری کنند که میتواند رشد اقتصادی آنها را مختل کند.
به طور خلاصه، به نفع کارفرمایان و دولت ها است که کارگران خود را تناسب اندام نگه دارند و از مزایای کامل کار خود بهره مند شوند.
برای نتیجه گیری، زمان آن فرا رسیده است که همه ذینفعان رفاه کارکنان را بسیار جدی بگیرند .
بدون نظر