پرداخت بیش از حد مدیران مشکل است
در سال های اخیر، موضوع پرداخت بیش از حد مدیران در خط مقدم تلاش ها برای ترویج حاکمیت شرکتی خوب بوده است. زیرا نگرانی های قابل درک و واقعی در مورد این جنبه وجود داشته است که منجر به تأثیراتی بر ساختارهای حاکمیتی شرکت ها می شود. به عنوان مثال، مدیر عامل وال مارت حقوقی دریافت می کند که 150 برابر بیشتر از کمترین دستمزد کارگر است. کند. این موضوع واقعاً نگرانکننده است، زیرا در یک سناریوی ایدهآل، شکاف بین کارگر با کمترین دستمزد و مدیرعامل نباید از دو رقمی بیشتر شود و همچنین از مضربی 50 تجاوز نمیکند. در غیر این صورت چنین نمیکرد، حقیقتی است که باید در این رابطه مورد توجه قرار گیرد.
جدای از این، پرداخت بیش از حد مدیران بر فرهنگ های سازمانی تأثیر مخربی دارد که منجر به دل درد و احساس ناتوانی در سطوح پایین سلسله مراتب می شود.
عدم هماهنگی مشوق ها
یکی از دلایلی که برای ادامه بحران مالی جهانی مطرح شده است، ناهماهنگی انگیزه ها یا فرهنگ ریسک بی بند و بار است که به دلیل طمع متجلی در اقدامات فاسد در هسته بحران مالی ایجاد شده است.
ناهماهنگی مشوقهایی که ما در مورد آن صحبت میکنیم به پرداخت پول به بانکها و مدیران عامل نیز مربوط میشود، که باعث شد آنها به امید دریافت پاداشهای بیشتر، ریسکهای بیشتری را متحمل شوند. همانطور که عواقب بحران ثابت کرد، با این همه خطر و از آنجایی که مدیران عامل و بانکداران در نهایت انسان هستند، فساد اجتناب ناپذیری وجود داشت که از بالا شروع می شد. از آنجایی که سیستمهای پاداش تنها عملکردی را که در یک شاخص گسترده اندازهگیری میشد تشویق نمیکردند، بلکه به بهای هر چیز دیگری به سودهای کلان پاداش میدادند، تمایل به احتیاط در برابر باد و افراط در رفتارهای مخاطرهآمیز وجود داشت.
برخی از استراتژیها برای جلوگیری از افزایش سرسامآور پرداختهای مدیرعامل
یک استراتژی ممکن برای محدود کردن دستمزدهای سرسامآور مدیر عامل، طراحی سیستم پاداشی است که عملکرد را در بالاترین سطح قرار میدهد اما میزان قابل ترجمه آن را به شرایط پولی و غیر پولی محدود میکند. به عنوان مثال، مسئولیت پذیر ساختن مدیر عامل برای طیف وسیعی از معیارهای عملکرد مانند مسئولیت شرکتی، پویایی های سازمانی مانند فرهنگ و رفاه کارکنان، جدای از سود و الزامات نهایی، به تنهایی یک سیستم پاداش است که ماهیت کلی دارد. علاوه بر این، پاسخگویی مستقیم مدیر عامل به سهامداران خود، باعث کاهش حقوق بیش از حد مدیرعامل می شود، که موضوع بسیاری از بحث های داغ در مجمع عمومی شرکت یا مجامع عمومی سالانه بوده است.
افکار بسته
با توجه به این واقعیت که دستمزد بیش از حد مدیرعامل اثرات زیانباری بر سلامت سازمان دارد و این امر تا حدودی به بحران اقتصادی جهانی کمک کرده است، دلیل قانعکنندهای برای محدود کردن حقوق مدیرعامل است. سیستمهای پاداش باید به گونهای طراحی شوند که انگیزه عملکرد را داشته باشند، اما ریسک بیش از حد را نداشته باشند. در نهایت، سیستمهای پاداش باید این واقعیت را در نظر بگیرند که مدیرعامل به تنهایی باعث وجود شرکت نمیشود، بلکه این تلاشهای ترکیبی همه کارکنان است که کشتی را سرپا نگه میدارد.
بدون نظر