برای مدت طولانی، نظریه ها و اصول بازاریابی کارشناسان بازاریابی مانند فیلیپ کاتلر و دیگران کتاب مقدس برای مدیران مدیریت و بازاریابی بود. با این حال، در دو دهه اخیر، هر قانون تجاری، تئوری بازاریابی و اصول راهنمای سازمانی باید دوباره نوشته شود، قوانین جدیدی برای بازاریابی تعریف شود و بازی رقابت تغییر کند. تنها کسانی که با زمان حرکت کرده‌اند، خود را در راستای روندهای نوظهور جدید در زمینه‌های فناوری، فرآیند، اقتصادی و زیست‌محیطی دوباره مهندسی کرده‌اند، توانسته‌اند در زمان‌های اخیر به عنوان برنده ظاهر شوند. عصر جدید اینترنت و عصر تکنولوژی، چهره محصولات، خدمات و همچنین انتظارات مشتریان را تغییر داده است. همچنین قاعده رقابت در بازار را تغییر داده است.

در راستای روندهای جدید، شرکت‌های متعددی ظهور کرده‌اند که با محصولات انقلابی در بازار جای گرفتند و به همان سرعتی که آمدند محو شدند. سپس کسانی بوده اند که برای مدت طولانی در آنجا بوده اند، برندهای خود را ساخته اند و در زمان های اخیر دوباره تکامل یافته اند تا برندها را نوآوری و بازسازی کنند و در نتیجه رشد و تسلط خود را بر بازارها و مشتریان حفظ کنند.

اغلب ما از سازمان هایی می شنویم که تمرین های مهندسی مجدد را پشت سر گذاشته اند و فرآیندهای تجاری خود را مدل سازی مجدد کرده اند. اغلب اوقات، سازمان‌ها در حال اجرای تمرین مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار در یک یا آن شاخه یا واحد تجاری هستند. اگر چنین تمرینی باید موفقیت آمیز باشد، کل پروژه باید با هدف و مبتنی بر ایجاد کارایی یا افزایش اثربخشی یک محصول یا خدمات منتخب باشد و به سازمان کمک کند تسلط خود را بر بازار افزایش دهد و همچنین ارزش پیشنهادی موثری را ارائه دهد. مشتریان مورد نظر مگر اینکه و تا زمانی که این تمرین مبتنی بر تأثیر مستقیم بر ارزش پیشنهادی باشد، به سازمان کمک نمی کند تا در چنین پروژه ای سرمایه گذاری کند.

مشتریان امروزی نسبت به نسل های قبلی بسیار خواستار و آگاه تر هستند. آگاهی از سوی مشتریان و همچنین رقابت تهاجمی در بازار که امکان انتخاب گسترده تری را برای مشتری فراهم می کند، باعث شده است که مشتری از محصول یا خدمات و همچنین از شرکتی که با آن درگیر است تقاضا و انتظار بیشتری داشته باشد.. امروزه انتظارات مشتری نه تنها به کیفیت، عملکرد و قیمت محصول مربوط می شود، بلکه کل تجربه پیش فروش و پس از فروش نیز نقش مهمی ایفا می کند. مشتریان امروز انتظار سرعت تراکنش ها را دارند و حاضر نیستند منتظر بمانند. به عنوان مثال، مشتریان حاضر نیستند در صف های طولانی در فرودگاه ها منتظر بمانند و انتظار دارند که فناوری اطمینان حاصل کند که معاملات سریع و بدون دردسر آنها را بررسی می کند. این امر باعث می شود که شرکت ها به طور مستمر روی فناوری سرمایه گذاری کنند تا اطلاعات را ارائه دهند و همچنین به مشتریان خدمات ارائه دهند تا تمایز اساسی ایجاد کنند. هتل ها باید راه هایی بیابند تا مشتریان خود را به خوبی بشناسند، نیازهای او را پیش بینی کنند و مطابق انتظارات او خدمات ارائه دهند. در همه موارد، سازمان‌ها باید وارد شوند،انتخاب ارزش پیشنهادی و هدایت کل سازمان و مدل‌های کسب‌وکار و همچنین فرآیندهای کسب‌وکار برای تمرکز بر برتری در جایگاه انتخاب‌شده، چیزی است که به کسب‌وکار کمک می‌کند رهبری خود را ایجاد کند و با رقابت مبارزه کند .

انتخاب ارزش پیشنهادی مناسب و مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار آن برای دستیابی به برتری، کلید رهبری بازار است. برندهایی مانند کاسیو، وال‌مارت، رادو و سایر برندها در زمینه‌های مختلف گواه بر این واقعیت هستند که برندسازی نکرده‌اند و بر موفقیت‌ها تکیه نکرده‌اند، بلکه هر از چند گاهی بر اختراع مجدد محصولات خود تمرکز کرده‌اند و در این زمینه موفق عمل کرده‌اند. پیشنهاد ارزش طاقچه انتخابی آنها. در اینجا لازم به ذکر است که این شرکت‌ها سعی نکرده‌اند در سراسر محدوده محصول آزمایش کنند یا از تمرکز محصول اصلی خود دور شوند. آنها سبد محصولات خود را حفظ کرده اند و همچنان به همان بخش های مشتریان خدمات می دهند. بنابراین، تلاش مستمر برای سرمایه‌گذاری مجدد در ارزش پیشنهادی برند و محصول، کلید رشد و رهبری سازمان در بازار است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده + یازده =