چرا شرکت ها باید در قبال اقدامات خود پاسخگو باشند؟

در طول تاریخ شرکت های مدرن، مواردی وجود داشته است که شرکت ها به معنای واقعی کلمه و به معنای واقعی کلمه با قتل و تخریب بی رویه و بهره برداری از محیط طبیعی کنار آمده اند.

در واقع، قرن بیستم مملو از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد چگونه شرکت‌های درنده‌گر هم منابع را از محیط طبیعی بدون توجه به قوانین و مقررات استخراج کرده‌اند و هم باعث بروز بلایا و حوادثی شده‌اند که منجر به تلفات جانی و مالی شده است.

به عنوان مثال، حادثه کارخانه یونیون کاربید در بوپال در هند و فعالیت‌های شرکت کوکاکولا در سرتاسر جهان، وقتی بحث می‌کنیم که چگونه شرکت‌ها نه تنها هنجارها را زیر پا گذاشته‌اند، بلکه بدتر از آن، در واقع باعث از دست رفتن جان انسان‌ها و منابع شده‌اند.

در حالی که شرکت ها مستقیماً باعث برخی از این حوادث و سوانح نشده اند، مواردی وجود دارد که کاهش هزینه ها و توجه کمتر به ایمنی صنعتی و هنجارهای تجاری اتفاق افتاده است.

بنابراین، می‌توان گفت که شرکت‌ها در طول دهه‌ها هم به محیط زیست و هم به سکونت‌گاه‌های انسانی اطراف خود آسیب رسانده‌اند و هم تخریب کرده‌اند و از این رو، نیاز است که ذینفعان گسترده‌تر اعم از قانون‌گذاران، فعالان و جامعه مدنی، شرکت‌ها را به سمتی سوق دهند. تکلیف کنند و آنها را در قبال اعمالشان مسئول بسازند.

مسئولیت پذیر ساختن شرکت ها با رعایت اجباری

با این حال، همیشه برای چنین ذینفعانی آسان نیست که شرکت ها را در قبال اقدامات خود پاسخگو کنند. به عنوان مثال، در تمام مصادیق حوادث و بلایای صنعتی، موارد روشنی وجود دارد که چگونه سهل انگاری فاحش و زیر پا گذاشتن هنجارها بدون مجازات باقی مانده است و از این رو، می توان گفت که اگر همه ذینفعان انجام دهند، باید اقدامات بیشتری صورت گیرد. جدی در مورد حفظ و پرورش اکوسیستم ها و زیستگاه ها.

در واقع، با توجه به این واقعیت که شرکت‌ها جیب‌های عمیقی دارند و اغلب بهترین وکلا و لابی‌گران را استخدام می‌کنند، درخواست از فعالان با بودجه ضعیف و تنظیم‌کننده‌های کم کارکنان سخت است که نبرد و نبرد علیه شرکت‌ها را به پایان منطقی خود برسانند و اطمینان حاصل کنند که شرکت‌ها پاسخگوی اعمال خود هستند.

علاوه بر این، چنین وظایفی زمانی غیرممکن می‌شوند که دولت‌ها قوانین و مقرراتی را تصویب کنند که طرفدار تجارت و دوستانه با شرکت‌ها هستند و در نتیجه راه قضایی را برای حل و فصل اختلافات و سایر جنبه‌هایی که راه را بر روی هرگونه تلاش خیرخواهانه برای پاسخگو کردن شرکت‌ها در قبال اقدامات خود می‌بندند، می‌بندند. .

این واقعیتی است که ذینفعان گسترده‌تر هر زمان که با کسب‌وکارهای بزرگ روبرو می‌شوند باید با آن مبارزه کنند.

انطباق داوطلبانه راهی برای رفتن است

با این حال، اینطور نیست که همه شرکت ها از نقض و زیر پا گذاشتن هنجارها فرار کنند و در واقع، بسیاری از آنها هستند که از هنجارها و قوانینی پیروی می کنند که به موجب آن تضمین می کنند که داوطلبانه از چنین هنجاری پیروی می کنند.

علاوه بر این، بسیاری از شرکت‌ها برای اطمینان از اینکه نه تنها از هنجارها پیروی می‌کنند، بلکه با اعلام یک کد رفتار داوطلبانه که با وجدان و وظیفه‌شناسی آنها هماهنگی بیشتری دارد، تلاش بیشتری می‌کنند.

در واقع، چنین انطباق داوطلبانه ممکن است بهترین گزینه برای همه باشد، زیرا نیاز به نظارت و نظارت مکرر بر فعالیت های شرکت ها را کاهش می دهد یا از بین می برد.

علاوه بر این، چنین انطباق داوطلبانه خطراتی را برای سایر شرکت‌ها افزایش می‌دهد تا از این روند پیروی کنند تا آنها نیز بتوانند در انطباق با رهبران صنعت پیشروی کنند.

در واقع، رسانه‌ها و نهادهای نظارتی و همچنین فعالان در جایی که لازم است اعتبار می‌دهند و اطمینان می‌دهند که شرکت‌هایی که از هنجارها پیروی می‌کنند، پوشش مناسب خود را در مطبوعات دریافت می‌کنند و به خاطر مشارکت و تلاش‌هایشان به رسمیت شناخته می‌شوند. همه گفته‌ها و انجام‌ها، انطباق داوطلبانه راهی است که می‌توان شرکت‌ها را پاسخگو کرد.

بسیج توده ای و مقاومت سازمان یافته را می توان امتحان کرد

از سوی دیگر، برای آن دسته از شرکت‌هایی که هنجارها و قوانین را زیر پا می‌گذارند، بهترین راه برای تنظیم‌کننده‌ها و فعالان این است که اطمینان حاصل کنند که در قبال اقدامات خود به سر می‌برند. در حالی که گفتن این کار آسان تر از انجام آن است، همچنین قدرت بسیاری می تواند در این زمینه کمک کند که در آن بسیج توده ای و جمع آوری گسترده مردمی که با چنین فعالیت هایی مخالف هستند می تواند شرکت ها را مجبور کند تا راه خود را اصلاح کنند.

در واقع، قدرت رسانه‌ها به حدی است که می‌توانند در صورتی که ذهن خود را معطوف به تغییر کنند، ایجاد کنند.

علاوه بر این، باید بر قانونگذاران و دولت ها نیز از طریق تلاش های خیرخواهانه فشار وارد شود تا اطمینان حاصل شود که شرکت ها از فعالیت های خود دور نمی شوند. همه گفته ها و انجام شد؛ این وظیفه همه ذینفعان است که به تلاش های خود ادامه دهند و حرکت را در حوزه های نظارتی و همچنین در حوزه عمومی حفظ کنند.

بنابراین، راه پیش رو این است که فعالان و تنظیم‌کننده‌ها در برابر شرکت‌ها به شدت واکنش نشان دهند تا اطمینان حاصل کنند که آن‌ها به‌خاطر اقدامات خود مجازات مناسبی خواهند داشت.

نتیجه

در نهایت، روندهای نگران کننده ای در مورد ایالات متحده وجود دارد، و اینها به روشی مربوط می شود که در آن دولت ترامپ بسیاری از مقررات حاکم بر شرکت ها و فعالیت ها را به عقب برمی گرداند.

بنابراین، بیش از هر زمان دیگری، نیاز فوری به اطمینان از بسیج مردم در برابر چنین اقداماتی وجود دارد و این نکته که انجام ندادن این کار خود بشریت را به خطر می اندازد باید درک شود.

برای نتیجه گیری، اکنون زمان اقدام علیه اقدامات غیراخلاقی و غیرقانونی شرکت ها فرا رسیده است و از این حیث، رهبران تجاری که وظیفه شناس و آگاه اجتماعی هستند، نقش مهمی در کنار جامعه مدنی دارند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + یازده =