انقلاب دیجیتال و تغییر قدرت
از زمانی که اولین کامپیوترهای شخصی در اواخر دهه 1970 حضور خود را احساس کردند، یک انقلاب خاموش در نحوه رفتار ملت ها، سیاست، تجارت، فرهنگ و جامعه آشکار شد. متفکران آینده نگر مانند آلوین تافلر در مورد تغییر خطوط کسب و کار در عصر اطلاعات نوشتند و آنچه را تغییر قدرت در حال ظهور می نامیدند که قدرت را از منابع سنتی سلب کرد و آن را در بین هر کسی که به اندازه کافی زرنگ برای درک پتانسیل رو به رشد عصر دیجیتال بود پراکنده کرد، تمجید کردند.
به عنوان مثال، انتخابات ریاست جمهوری 2008 در ایالات متحده را در نظر بگیرید. باراک اوباما عمدتاً توانست برنده شود زیرا تیم مبارزات انتخاباتی او استراتژی های خود را بر روی استفاده از قدرت اینترنت و رسانه های اجتماعی متمرکز کرده بود تا مردم را به رای دادن وادار کنند و به روش های شخصی با افراد ارتباط برقرار کنند. مثال دیگر روشی است که کارآفرینان در آسیا شروع به درک اهمیت اینترنت و انقلاب دیجیتال کردند که در آن به حداقل سرمایه و حداقل سرمایهگذاری نیاز داشتند و تنها کاری که باید انجام میدادند این بود که یک ایده تغییر بازی داشته باشند و کار سختی را انجام دهند. هیچ نمونه ای بهتر از این سایتی که در حال خواندن این مقاله در آن هستید، وجود ندارد که از قدرت اینترنت برای دستیابی به مخاطبان جهانی استفاده کرده است. در واقع، فقط به این دلیل که هر کسی با مهارت، سخت کوشی و تشویق می تواند از اینترنت استفاده کند، متخصص مشهور،
توانمندسازی شهروندی
جنبه دیگر در مورد چگونگی تغییر علوم سیاسی با انقلاب دیجیتال را می توان در موج اعتراضاتی مشاهده کرد که کشورهای عربی را در جنبشی به نام “بهار عربی” به لرزه درآورد، جایی که معترضان شروع به هماهنگ کردن کمپین های خود با استفاده از رسانه های اجتماعی و فناوری های تلفن همراه کردند. قدرتی که این معترضان داشتند از تنوع اطلاعاتی و دیجیتالی بود و این واقعیت که آنها در برخی کشورها موفق شدند نشان میدهد که چگونه انقلاب دیجیتال در حال تغییر دادن جهان سیاست، تجارت و جامعه است. جدای از این، مصرفکنندگان در سرتاسر جهان از انتخابهایی که در رابطه با کالاها و خدمات مصرفی دارند، آگاهتر و بهتر آگاه هستند. به عبارت دیگر،
از اینترنت هم می توان برای خوب و هم بد استفاده کرد
البته، این بدان معنا نیست که انقلاب دیجیتال کاملاً مثبت است و فقط مزایایی دارد. خطرات دسترسی فوری به اطلاعات، زمینه را برای کسانی فراهم کرده است که نمیخواهند جریان اطلاعات را به گونهای دستکاری کنند که به ضرر اکثریت باشد. در واقع، همانطور که چندین رویداد اطلاعات نادرست و اطلاعات نادرست در اینترنت نشان میدهد، احتمال شیطنت به اندازه مزایایی است که اینترنت ارائه میکند. از این رو، جنبه کلیدی در اینجا این است که فناوری خنثی از ارزش است باید به شیوه ای سازنده استفاده شود. آنچه اوضاع را تشدید میکند این است که کسانی که در وضع موجود قدرت را در دست داشتند، حاضر نیستند زمین را به شهروندان آگاه و آگاه در حال ظهور واگذار کنند و از این رو، این وضعیتنشینان تمام تلاش خود را برای حفظ موقعیت و قدرت خود میکنند.
افکار بسته
در نهایت لازم به ذکر است که عصر دیجیتال باعث آگاهی بیشتر مصرف کنندگان، قدرتمندتر شدن فعالان و ناآرامی دولت ها شده است. از این رو، نحوه واکنش ذینفعان مختلف به همگرایی آینده فناوریهای تلفن همراه، اینترنت و حتی زیستشناسی انسانی تعیین میکند که ملتها، کسبوکارها، جوامع و فرهنگها چگونه بسته به استراتژیهایی که این ذینفعان اتخاذ میکنند، سازگار یا فروپاشیده میشوند. انتخاب با ماست و از این رو، آینده با توجه به انتخاب هایی که می کنیم مشخص می شود.
بدون نظر