موفقیت مدیران تجاری و مدیران بازاریابی تا حد زیادی به هدف کوتاه مدت دستیابی به فروش هدفمند و همچنین تمرکز مداوم بر استراتژی های بلند مدت برای رشد و حفظ رهبری در بازار بستگی دارد. تبدیل شدن به یک رهبر برند و تداوم حفظ رهبری سازمان را می طلبد که به طور مستمر با بازارها، محیط خارجی در تماس باشد تا تحویل محصول و ارزش پیشنهادی خود را مجدداً تنظیم کند تا به طور مداوم انتظارات مشتری را برآورده کند.

فرآیند مهندسی مجدد فرآیندهای تجاری سازمان برای افزایش کارایی ابتدا با اسکن بازار، درک پویایی ها، تجزیه و تحلیل روندها و کار داخلی برای انتخاب بهترین راه حلی که پایدار باشد و به نوآوری با ارزش پیشنهادی انتخاب شده کمک کند، آغاز می شود. به عنوان مثال، هزینه های تولید همیشه در حال افزایش است، اما کاهش قیمت ها به یک روش قابل قبول در بازار برای اکثر محصولات تبدیل شده است. قیمت گذاری اقتصادی و پایین تر اغلب یک روش انتخابی برای سازمان ها برای افزایش سهم بازار و رشد بازار است.

تصمیم برای کاهش قیمت ها تا زمانی که به وضوح درک شود که کاهش قیمت ها بر محصول یا کیفیت و خدمات به مشتری تأثیر نمی گذارد، درست است. در داخل نیز، کاهش قیمت نباید تاثیری بر قیمت نهایی داشته باشد و این اشتباه پرهزینه هرگز نباید توسط مدیران تجاری انجام شود. کسانی که به طور روشمند برای تنظیم مجدد ارزش پیشنهادی و ارائه محصول با قیمت پایین تر کار می کنند، راه ها و روش هایی را برای کاهش هزینه آن با مهندسی مجدد تولید و سایر فرآیندهای تجاری از جمله تدارکات، مدیریت فروشنده و همچنین تدارکات پیدا می کنند.

بنابراین، زمانی که کاهش هزینه ها با افزایش اثربخشی و کارایی فرآیندهای سازمانی و تجاری انجام شود و نتیجه دست نخورده باقی بماند، سازمان در راه درست موفق می شود. اغلب می‌بینید که شرکت‌های چندملیتی کارخانه‌های خود را در کشورهای توسعه‌یافته می‌بندند و پایه‌های تولیدی خود را به کشورهای در حال توسعه آسیایی تغییر می‌دهند یا تولید خود را برون سپاری می‌کنند تا از هزینه کلی محصول خود بکاهند و بتوانند با حفظ حاشیه سود، حجم بالاتری را با قیمت‌های پایین‌تر عرضه کنند. سالم. شرکت‌هایی مانند American Power Conversion، Eaton و غیره به طور مستمر در راه‌اندازی امکانات در کشورهای جدید سرمایه‌گذاری کرده‌اند و توانسته‌اند با ارائه محصول برتر با قیمت‌های بسیار رقابتی، رقابت را از بین ببرند. صنعت کامپیوتر و لپ تاپ را مثال بزنید. وقتی رقابت شروع به افزایش کرد،

اگر روشی را مطالعه کنید که دل توانسته ارزش محصول خود را به مشتریان بازتعریف کند، می بینید که آنها بر تضمین ارزش پیشنهادی بالاتر برای مشتریان خود تمرکز کرده اند.. مشتریان دل می‌دانند که لپ‌تاپ‌هایی که با قیمت‌های رقابتی خریداری می‌کنند با معماری سیستمی پیشرفته ساخته شده‌اند که لپ‌تاپ‌ها را از بقیه لپ‌تاپ‌های موجود در بازار ایمن‌تر و محکم‌تر می‌کند. زمانی که یک مشتری Dell همچنان یک مشتری وفادار مادام العمر باشد، زیرا دل به طور مداوم با نوآوری و تنظیمات محصول بهتر به مشتریان ارزش افزوده می دهد و در عین حال به رقابت در بازار بسیار حساس به قیمت ادامه می دهد. تمرکز بر ارتقای فناوری محصول و همچنین مهندسی مجدد زنجیره تامین و استفاده از فناوری برای کاهش هزینه های عملیاتی، به Dell کمک می کند موقعیت پیشرو خود را حفظ کند. در همان زمان، رقیب اصلی IBM، تجارت لپ‌تاپ و دسک‌تاپ خود را به لنوو واگذار کرده است، با این درک واضح که تمرکز آن بر ارائه سرورهای پیشرفته و سایر راه‌حل‌های تجاری است.

بدون نظر

پاسخ دهید