دانشجویان و متخصصان شاغل باید در هر مرحله از زندگی دانشجویی و شغلی خود را از نو اختراع کنند. بهویژه در شرایط رکودی که استخدامها کند است و رقابت برای مشاغل شدید است، همه ما باید به طور مداوم مهارتهای خود را ارتقا دهیم و رقابتیتر شویم. قوانین ساده برای مشاغل و افراد در جامعه این است که اگر باید در مسابقه پیروز شود، یکی باید نسبت به دیگری رقابتی تر باشد. بنابراین، قانون اساسی در اینجا این است که فرد باید هر کاری که لازم است انجام دهد تا از بقیه افراد جلوتر بماند. این میتواند به این معنا باشد که فرد باید مهارتهای جدیدی را کسب کند، زبانهای جدید را بیاموزد، و مهارتهای نرم متفاوت و تجربه عملی را برای کسب تلاش در میان چیزهای دیگر امتحان کند.
به عنوان مثال، برای افراد حرفهای که میخواهند رقابتی باشند، یادگیری زبانهای جدید (بهویژه زبانهای خارجی) یک مزیت اضافی خواهد بود، زیرا پس از آن برای مأموریتهای پرسود در خارج از کشور در نظر گرفته میشوند. به طور مشابه، متخصصان شاغل نیز میتوانند در دورههای ارتقاء مهارتهای نرم ثبتنام کنند و مهارتهای رایانهای و فناوری را کسب کنند تا زمانی که مدیریت تصمیم میگیرد چه کسی را برای ترفیع و سایر فرصتها انتخاب کند، در مقایسه با دیگران از مزیت برخوردار باشند.
علاوه بر این، زمانی که شرایط اقتصادی تیره و تار است و مشاغل کمیاب است، رقابت برای منابع محدود افزایش مییابد و اینجاست که افراد با مهارتهای اضافی مورد تقاضا هستند. بهترین مثال برای آن فارغ التحصیلانی هستند که در دوره های نیمه وقت ثبت نام می کنند که مهارت های جدید و دوره های جدیدی را برای اضافه کردن به رزومه آموزش می دهند. حتی زمانی که اقتصاد در حال رونق است، اغلب اتفاق می افتد که افراد حرفه ای با برتری بیشتر نسبت به همتایان خود برای مشاغل استخدام می شوند. به عنوان مثال، در طول رونق فناوری در دهه 2000، بسیاری از متخصصان از تولید و سایر بخشها جذب صنعت فناوری اطلاعات شدند، زیرا تجربه بخشای و عمودی داشتند که در ترکیب با مهارتهای فناوری اطلاعات، آنها را برای شرکتها مناسب میکرد. برای دانش آموزان، گذراندن دروس انتخابی و اختیاری در زمینههایی غیر از شایستگیهای اصلی آنها منطقی است، زیرا این امر به آنها کمک میکند تا به فردی کامل تبدیل شوند که بر سایرین ترجیح داده میشود. به عبارت دیگر، آن دسته از متخصصان و دانشآموزانی که مهارتها و تخصصهای بیشتر را به میز میآورند، اغلب نسبت به همتایان خود برتری دارند.
در دانشگاه ها، بسیاری از معلمان و اساتید اغلب با زمان تغییر می کنند و خود را دوباره اختراع می کنند. به عنوان مثال، بسیاری از اساتید اقتصاد و مدیریت وجود دارند که در زمان رونق فناوری، خود را به عنوان اساتید اقتصاد مدیریتی و اقتصاد سیستم های اطلاعاتی دوباره اختراع کردند تا بتوانند بودجه بیشتری برای کار خود و پیشرفت شغلی خود در دانشگاه دریافت کنند. دلیل ذکر این مثال این است که این توصیف مناسبی است از اینکه چگونه فرد می تواند خود را با ترکیب حال و مهارت های موجود و ادغام آن برای مطابقت با روندهای در حال تغییر دوباره اختراع کند. جنبه کلیدی این مثال این است که اقتصاد برای همه موضوعات مدیریت مشترک است و از این رو، شایستگی اصلی در اقتصاد با روندهای متغیر فناوری اطلاعات و استراتژی ترکیب شده است. به همین ترتیب، بسیاری از مدیران سطح متوسط اغلب در دوره های مدیریت راه دور و پاره وقت ثبت نام می کنند تا مدارک مدیریتی داشته باشند تا رزومه خود را تقویت کنند و نسبت به همتایان خود رقابتی تر شوند. علاوه بر این، بسیاری از دانشآموزان اغلب در برنامههای آموزشی مهارتهای نرم شرکت میکنند تا نسبت به دیگرانی که مهارتهای زبانی، بین فردی و ارتباطی آنها بهتر است، برتری داشته باشند.
در نهایت، همانطور که در زندگی، در شغل و از این رو، شخص باید به طور مداوم با زمان تغییر کند تا همیشه جلوتر از گروه باشد. این بدان معناست که فرد باید شرایط و روندهای در حال تغییر را پیش بینی کند و خود را بر این اساس آماده کند تا از مزایای دیگرانی که این کار را نکرده اند، بهره مند شود. به یاد داشته باشید که شانس به نفع ذهن آماده است و از این رو، همیشه خوب است که آینده را پیش بینی کرده و برای آن آماده کنید.
بدون نظر