نقش اغلب مورد بحث و انتقاد بسیاری از دولت در تنظیم شرکتها در این دوران اقتصادی در حال تغییر اهمیت بیشتری پیدا کرده است. زمان آن فرا رسیده است که دولتها از طریق ابزارهای ضروری، نقش فعالتری در قاعدهمند کردن شرکتها ایفا کنند، زیرا ما به روش دردناکی آموختهایم که جرایم شرکتها یا جرایم یقه سفید که به آنها گفته میشود، اصلاً بی قربانی نیستند. بنابراین، اگر یک کارمند قدیمی تمام حقوق بازنشستگی و پسانداز خود را به دلیل تقلب شرکتی که توسط سازمانهایش انجام میشود از دست بدهد، پیامدهای آن بلندمدت خواهد بود. تمرین صرف مچ زدن و حتی گاهی نجاتی که دولت برای شرکتهای متخلف تأمین مالی میکند، مطمئناً برای دیگران بازدارنده نیست.
ماهیت بسیار پیچیده دولت و شرکتها را میتوان در بحران جاری در اتحادیه اروپا به وضوح بررسی کرد، جایی که این سؤال که آیا استفاده از پول مالیات دهندگان برای نجات اقتصاد یونان به یک تصمیم سیاسی تبدیل شده است تا تجاری . پس مسیر جایگزین چیست؟ اجازه دادن به خودتنظیمی توسط سازمان به معنای چوپان ساختن روباه است، در حالی که از سوی دیگر، پیروی از رویکرد کتاب قوانین دولت ایالات متحده نیز مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است، بیشتر پس از شروع بحران مالی فعلی.
جنبه دیگر این سناریو این واقعیت است که جریمه ها بخشی از انجام تجارت توسط شرکت تلقی می شود و مجازات های مدنی که گهگاه برای آنها وضع می شود به سختی برای مثال کافی است. تحریمهای کیفری علیه شرکتها پدیده رایجی نیست و کارشناسان معتقدند که میتواند در بازدارندگی از تخلفات شرکتها موثرتر باشد. با این حال، روی دیگر سکه این واقعیت است که بسیاری از مقامات نظارتی مانند SEC و غیره هیچ اختیاری برای اعمال تحریمهای کیفری علیه شرکتها ندارند. همچنین جریمه ها و جریمه ها هیچ مهلتی برای کارکنان، سهامداران و جوامع ایجاد نمی کند. [تراژدی گاز بوپال را به یاد بیاورید]. ارزیابی معقول تحریم های کیفری و مدنی در ترکیب مناسب می تواند به حل این موضوع کمک کند.
انتخاب دنبال کردن شرکت یا افرادی که در این رفتار نادرست دخیل بوده اند، یکی دیگر از نکات مهم است. نگاه نسبتاً منصفانه و عینی به این موضوع این است که اگر سازمان دارای سیستم حفاظتی و کنترلی مناسب در سیستمها و فرآیندها باشد و سوء رفتار فقط برای یک نفر منتفع شود، در این صورت حتی شرکت نیز قربانی میشود. برای چنین موقعیتهایی میتوان یک فرد را به اختلاس متهم کرد و مسئول پیگرد قانونی کرد، اما اگر کلاهبرداری در سطح وسیعتری باشد که افراد بیشتری را شامل میشود، وضعیت پیچیدهتر میشود، چه باید اعضای هیئتمدیره و رهبران ارشد را به دلیل عدم اطمینان از پیشگیری مسئول دانست.
توسعه قانونی اخیر دستورالعملی را برای شرکت ارائه کرده است:
- منشور اخلاقی
- تایید اطلاعات مالی توسط مدیر عامل و مدیر مالی
- تامین و حمایت از افشاگران تخلفات
دولت همچنین باید اطمینان حاصل کند که سازمانهای زیادی وجود نداشته باشد که به عنوان مقامات اجرایی عمل کنند زیرا ممکن است منجر به تضاد منافع شود.
بدون نظر