با انفجار رسوایی های مربوط به شرکت ها به دلیل سوء مدیریت و کلاهبرداری در سال های اخیر، تنظیم کننده ها در سراسر جهان یک سری سیاست ها را با هدف بهبود حاکمیت شرکتی و اطمینان از اینکه شرکت ها از قوانین اخلاقی و هنجاری تجارت پیروی می کنند، به اجرا گذاشته اند. بخشی از این ابتکار ترغیب شرکت ها به منظور معرفی درصد معینی از هیئت مدیره خود به افراد غیروابسته به شرکت بوده است. اینها مدیران به اصطلاح مستقل هستند که به صورت کاملاً حرفه ای در هیئت مدیره شرکت ها حضور دارند بدون اینکه دستی در امور روزمره یا سایر فعالیت های شرکت داشته باشند.
نکته ای که در مورد مدیران مستقل وجود دارد این است که آنها از مجموعه ای از متخصصان که تجربه صنعتی گسترده ای دارند و صلاحیت حضور در هیئت مدیره شرکت ها را دارند، انتخاب شده اند. چیزی که این فرآیند را برای تنظیمکنندهها جذاب میکند این است که این مدیران مستقل میتوانند دیدگاه بسیار مورد نیاز را ارائه دهند که عینی و متعادل است، زیرا به شرکت و مدیریت آن متصل نیستند و از این رو برنامههای پنهانی ندارند.
در هند، SEBI و وزارت امور شرکت ها حکم داده اند که بین 10 تا 15 درصد از ترکیب هیئت مدیره باید از مدیران مستقل تشکیل شود. هدف از این حرکت عینیت بخشیدن به هنر حاکمیت شرکتی و ایجاد شفافیت و پاسخگویی از سوی مدیرانی است که از رده های مدیریتی بر می آیند. این قانون با توجه به موجی از رسواییهای شرکتی مانند Satyam که در آن مدیریت ارشد خود در تقلب و شیوههای تجاری مشکوک افراط میکرد، اجرا شده است. بنابراین، خط فکری این است که آوردن مدیران مستقل باعث نظارت بیشتر بر عملکرد این شرکتها میشود. از آنجایی که رسوایی ساتیام به این دلیل بود که هیئت مدیره به سمت دیگری نگاه می کرد، زمانی که موسس آن در حال کلاهبرداری از شرکت بود،
در ایالات متحده، مدیران مستقل شناخته شدهاند که چشمانداز تازهای را به ارمغان میآورند و همچنین رفتار تجاری فراری را که توسط سود و منفعت شخصی دیکته میشود، بررسی میکنند. در بسیاری از شرکتها در ایالات متحده، مدیران مستقل کسانی هستند که اغلب مدیریت را از اتخاذ تصمیماتی که بر اساس منافع شخصی بر خلاف منافع سهامداران است، منع میکنند. علاوه بر این، مدیران مستقل وظیفه دارند موارد تخلف شرکتی و رفتار غیراخلاقی را به دلیل عینی بودن آنها بررسی کنند. با این حال، مواردی وجود داشته است که خود مدیران مستقل به تخلفات شرکت ها و هیئت مدیره آنها رضایت داده اند.
در نهایت، مدیران مستقل نیز تخصص حرفه ای بسیار مورد نیاز را به ارمغان می آورند، زیرا آنها افرادی با تجربه گسترده در اداره شرکت ها و همچنین حضور در هیئت مدیره شرکت های دیگر هستند که به این معنی است که آنها از آخرین اتفاقات مطلع هستند. در بسیاری از کشورها اقداماتی از سوی تنظیمکنندهها انجام شده است تا اطمینان حاصل شود که مدیران مستقل تضاد منافع ندارند و این قوانین به صورت قوانینی تدوین شدهاند که بر تعداد شرکتهایی که میتوانند با آنها ارتباط داشته باشند و بخشها و صنایعی که نمایندگی میکنند، تدوین شده است.
بدون نظر