اهمیت نهادها و نقش آنها در توسعه دولت
مقالات قبلی در این ماژول به طور مختصر به اهمیت نهادها در دولت سازی و تشکیل دولت پرداخته است. موضوعات کلیدی که معرفی شدند این بود که چگونه نهادها به خوبی کار می کنند و با ثبات به توسعه دولت و تشکیل دولت کمک می کنند. وقتی از موسسات صحبت می کنیم، منظور از ساختار بوروکراتیک، قوه قضاییه، نیروهای مسلح، ساختارهای حاکمیتی و چتر کلی سازمان های نظارتی و اجرایی است. غرب عمدتاً به این دلیل توسعه یافت که نهادهای قوی ایجاد کرده بود که هسته اصلی تلاش های دولت سازی آن بود.این مؤسسات همراه با اجرای حاکمیت قانون و قرارداد اجتماعی تضمین میکردند که شهروندان به خدمات اولیه دسترسی دارند، میتوانند برای اجرای قانون به دادگاهها تکیه کنند و از استانداردهای زندگی بهتری برخوردار شوند، زیرا دولت به خوبی از آنها مراقبت میکرد . علاوه بر این، این واقعیت که سرمایه داری برای رشد و شکوفایی به نهادهای قوی نیاز دارد دلیل دیگری بود که چرا غرب در مسابقه توسعه از دیگر کشورها پیشی گرفت. از سوی دیگر، بسیاری از کشورهای در حال توسعه و پسااستعماری، یا به دلیل اینکه نتوانستند نهادهای لازم را توسعه دهند و یا به دلیل اینکه ساختارهای حاکمیتی ضعیفی را که در برابر تغییر و سازگاری مقاوم بودند، به ارث برده بودند، نتوانستند با سرعت توسعه غرب برابری کنند.
تقابل غرب و شرق
از سوی دیگر، هند نمونه کشوری است که مؤسسات نسبتاً قوی را به ارث برده است اما به دلیل عوامل تاریخی و فرهنگی نتوانسته است با آنها ادامه دهد. بدون پرداختن به جزئیات، در اینجا کافی است که بگوییم که این تعصبات تاریخی علیه استعمار و عدم تشابه فرهنگی بین بازیگران نهادی و مردم به این معنی است که طی یک دوره، این نهادها شروع به زوال کردند.
بسیاری از مفسران بر این باورند که کشورهای استعماری دریچه ای چند دهه ای دارند که در آن می توانند مؤسسات به جا مانده از اربابان استعماری خود را توسعه دهند یا مؤسسات خود را در این بازه زمانی توسعه دهند. این فاجعه برای هند است که هر دو را در این پنجره انجام نداد و از این رو، اکنون شاهد دوره ای از آشوب و هرج و مرج هستیم.
چرا غرب پیشروی کرد و چرا اکنون در خطر است
همانطور که قبلاً ذکر شد، غرب نهادهای قوی داشت که قرارداد اجتماعی بین دولت و شهروندان را تضمین می کرد و توسعه و پیشرفت آنها را تضمین می کرد. با این حال، بحران اقتصادی اخیر جهانی نشان داده است که نهادهای غرب در حال شکست هستند و از این رو، در این دوران آشفته و پر هرج و مرج که با آشفتگی همراه است، نمی توان هیچ چیز را بدیهی انگاشت. با این حال، هر روز که مؤسسات در غرب بر مؤسسات شرقی برتری داشته باشند و علیرغم اینکه اقتصاد ببرهای چین و آسیایی تلاش می کنند با اتخاذ برخی از شیوه های خود از غرب الگوبرداری کنند، هنوز از نظر داشتن مؤسسات قوی و قوی عقب هستند. ارتجاعی.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که موسسات توسعه پیدا میکنند و از این رو باید به هر روشی برای ارائه حکمرانی خوب زمان داد تا به ثمر بنشیند. تنها زمانی که اصلاحات عمیق انجام شود میتواند ساختارهای حکومتی مؤثر توسعه یابد و کشورها سود ببرند.
بدون نظر