رفتار شرکتی معمولاً تأثیر مستقیم یا گاهی غیرمستقیم بر وضعیت اقتصادی کشورها و جوامعی دارد که در آنها فعالیت می‌کنند. نمونه‌های بسیار اخیر بحران اقتصادی در ایالات متحده، برزیل و آسیا در سال 1998 بود و به سختی می‌توان تداوم فروپاشی مالی را فراموش کرد. از زمان های کنونی هرگونه فقدان یا نقص در ساختارهای حاکمیت شرکتی می تواند ثبات ساختارهای مالی را در سطح جهانی تهدید کند .

مهمترین هدف یک شرکت، خدمت به اهداف اجتماعی و اقتصادی است، هر چند ساده به نظر برسد، در عمل این اهداف اقتصادی هستند که غالب هستند. آیا فرآیندی وجود دارد که شرکت را در قبال اقدامات و تصمیماتش پاسخگو کند؟ برای مثال، صدها نفر پس از ناکامی Lehman Brothers و بحران مالی پس از آن، معیشت خود را از دست دادند، اما چه کسی باید پاسخگوی آن باشد؟ یک شرکت نیز باید در محدوده قانون عمل کند، اما جالب است که عکس آن را مشاهده کنید. که اگر رعایت نشود و شرکتی دست به فعالیت های مجرمانه بزند، هیچ ارگانی برای تعقیب و مجازات وجود ندارد.

درک این نکته ضروری است که شرکت ها تمایل به رفتار مجرمانه دارند زیرا منافع آن بیشتر از خطر است و هزینه های ناشی از آن که بسیار زیاد است در جای دیگر متحمل می شود. و این سهامداران هستند که از همه طرف فشار را احساس می کنند، به عنوان اعضای جامعه هزینه جنایت را می پردازند، به عنوان مالیات دهنده هزینه پیگرد قانونی را می پردازند و در نهایت به عنوان سهامدار هزینه دفاع و مجازات را می پردازند.

متاسف است که توجه داشته باشیم که جرایم یقه سفید به عنوان این موارد با جرایم جنایی برابری نمی کنند، در حالی که عامل هزینه در این دسته از جرایم بسیار بالاتر است. مدیران شرکتی درگیر، به ندرت شغل خود را از دست می دهند و شرکت ها جریمه های سنگین و هزینه های قانونی را پرداخت می کنند. همچنین، از آنجایی که سیستم پاسخگویی مشخص و مشخصی برای شرکت‌ها وجود ندارد که توسط سهامداران، کارکنان، تامین‌کنندگان و دولت قابل قبول باشد. نوع مجازات جرایم شرکتی حتی برای کارشناسان حقوقی نیز حوزه دشواری است. به نظر می رسد که سطح معینی از جرم و جنایت شرکتی به عنوان روشی برای انجام تجارت پذیرفته شده است.

در سال های اخیر مشاهده شده است که سیستم های مالی تأثیر مستقیمی بر رشد و رفع فقر دارد. توسعه سیستم های بانکی و تامین مالی بازار، رشد اقتصادی را به همراه نقش پایه های قانونی برای توسعه بازار مالی، هدایت می کند. تامین مالی خارجی و کیفیت سرمایه گذاری هایی که بر رشد اقتصاد تاثیر دارد. در چنین سناریویی، اهمیت و ارتباط داشتن یک ساختار حاکمیت شرکتی خوب در حصول اطمینان از سبک زندگی بهتر، رشد اقتصادی و رفاه برای اعضای جامعه بسیار موثر است. برای جلوگیری از بحران مالی زمان کنونی و مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن رفتار شرکتی، ضروری است که یک سیستم کامل چک ایجاد شود. ابتکار عمل باید توسط دولت انجام شود،

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 + 7 =