سیستم اقتصادی چیست؟
هر سیستمی که شامل سازوکار تولید، توزیع و مبادله کالا جدا از مصرف کالا و خدمات در نهادهای مختلف باشد، میتواند به عنوان یک سیستم اقتصادی طبقهبندی شود. انواع مختلف سیستمهای اقتصادی و طبقهبندیهای آنها به طور گسترده از روشهایی پیروی میکنند که به وسیله آن ابزار مالکیت ایجاد میشود. بنابراین، نحوه مالکیت سرمایه به انواع مختلف نظام های اقتصادی در مد می انجامد.
انواع سیستم های اقتصادی
انواع مختلف سیستم های اقتصادی عبارتند از: اقتصاد بازار، اقتصاد برنامه ریزی شده، اقتصاد برنامه ریزی مرکزی، اقتصاد سوسیالیستی و اقتصاد کمونیستی . همه اینها با مالکیت منابع اقتصادی و تخصیص آن مشخص می شود.
به عنوان مثال، در یک اقتصاد سرمایه داری، سرمایه در مالکیت خصوصی است و با نظارت و مقررات دولتی توزیع می شود. از سوی دیگر، در یک اقتصاد کمونیستی، دولت خود وظیفه تخصیص منابع را بر اساس نیازهای بخشهای مختلف بر عهده میگیرد. در یک اقتصاد مختلط، دولت مراقب برخی از بخشها است در حالی که بخشهای دیگر را برای مشارکت خصوصی آزاد میکند.
جدای از این، میزان مداخله دولت یا دولت تعیین کننده انواع نظام های اقتصادی است که بر این اساس طبقه بندی می شوند. از بسیاری جهات، هر یک از این سیستم ها در مورد رفاه شهروندان، مزایا و معایب خاص خود را دارند.
-
نظام سرمایه داری
این نظام اقتصادی غالب در جهان امروز است. در این سیستم، سرمایه به صورت خصوصی و توزیع شده است. مکانیسم توزیع برای تخصیص منابع با تاکید بر تخصیص کارآمد سرمایه به بازار واگذار شده است. با توجه به “دست نامرئی” آدام اسمیت که تخصیص منابع را هدایت می کند، به نظر می رسد که بازار کار خوبی در تعیین اینکه کدام بخش ها و چه مقدار سرمایه دریافت می کنند انجام می دهد.
بنابراین، دانش کامل و رقابت کامل فرض می شود و مکانیسم بازار برای تعیین ذینفعان و دریافت کنندگان در نظر گرفته می شود. . در بافت مدرن، این نوع سیستم با حالت آزاد سرمایه داری همراه شده است که در آن دولت کمترین مسئولیت را بر عهده دارد و به جای اینکه مداخله گر باشد، به عنوان یک بازیگر «دست از کار» در نظر گرفته می شود.
البته انتظار میرود که دولت مکانیسمهای نظارتی داشته باشد و اطمینان حاصل کند که اصلاحات بازار نظارت میشوند و هر زمان که بحران نقدینگی یا سایر شکستهای بازار وجود دارد، دولت وارد عمل شود.
از آنجایی که ما در حال حاضر شاهد انواع مختلف مداخلات دولتی ناشی از تنگنای اعتباری هستیم، آشکار می شود که این نوع سیستم اقتصادی ممکن است آنگونه که در چند دهه گذشته مطرح شده بود ایده آل نباشد.
در این نظام اقتصادی، چهار نوع زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرینی انواعی از تولید هستند که سازوکار تولید و توزیع منابع را تشکیل می دهند.
نظام سرمایه داری تولید و توزیع در کشورهای غربی بسیار موفق بوده و چندین کلون در شرق نیز به وجود آورده است.
-
نظام کمونیستی
در این نوع نظام اقتصادی، دولت کارکردهای تخصیص و تولید و نیز توزیع کالاها و خدمات را بر عهده می گیرد. در این سیستم، سرمایه نمی تواند خصوصی باشد و مالکیت اشتراکی یا آنچه به عنوان «کمونیسم» شناخته می شود وجود دارد. به کارگران دستمزد یکسان پرداخت می شود و آنچه مارکس آن را «مشارکت کارگران در چانه زنی دسته جمعی» می نامد، ویژگی این سیستم است.
این مدل قبل از فروپاشی در اتحاد جماهیر شوروی سابق دنبال می شد و شکست خورده تلقی می شد، هرچند بحث وجود دارد که آیا این یک شکست ایدئولوژیک بود یا یک شکست اجرایی . مانند سرمایه داری، کمونیسم نیز در اقتصادهای تازه استقلال یافته شرق صاحبان متعددی داشت. بنابراین، جنگ سرد به همان اندازه بین دو بلوک و دو ایدئولوژی رقیب درگرفت.
-
نظام های اقتصادی سوسیالیستی و مختلط
در این اشکال نظامهای اقتصادی، دولت بر برخی حوزهها کنترل دارد که از نظر امنیت ملی و اهمیت رفاه شهروندان از اهمیت اولیه برخوردار است. بنابراین، دولت اجازه مشارکت خصوصی در بخشهایی مانند دفاع و کالاها و خدمات ضروری را نمیدهد، در حالی که مشوقهایی برای کارآفرینان برای مشارکت در سایر بخشهایی که دولت مناسب میداند فراهم میشود.
این نوع سیستم اقتصادی در کشورهایی مانند هند تا دهه 1990 دنبال می شد که اقتصادها آزاد شدند و مشارکت کامل بخش خصوصی مجاز شد. این به موازات نابودی اقتصاد برنامه ریزی شده متمرکز است که در آن فرمان و کنترل اقتصاد از بالا به پایین است تا از پایین به بالا. این امر اغلب منجر به چندین عدم تعادل در توزیع و تخصیص منابع شده است.
منافع برای جامعه و افراد در سیستم های اقتصادی
یک نظام اقتصادی به هر شکلی که برای رونق و عملکرد جامعه به عنوان یک واحد منسجم لازم باشد. از جوامع بدوی مبادله ای و گردآورندگان شکارچی گرفته تا عصرهای جدید تکنوکرات، همیشه نوعی از سیستم های اقتصادی وجود داشته است. نظام های اقتصادی کل سیستمی را تشکیل می دهند که شامل نظام سیاسی، نظام حقوقی و امثال آن می شود.
برخی از مزایا بدیهی است به این معنا که افراد یک جامعه در ازای کار خود دستمزد دریافت می کنند و در ازای آن می توانند کالا و خدمات را خریداری و مبادله کنند. از جهات دیگر، رفاه مادی افراد با وعده دستمزد و سایر مشوق ها تضمین می شود. از سوی دیگر، افراد با پرداخت مالیات به ثروت جمعی کمک می کنند که به نوبه خود بخشی از شبکه های تامین اجتماعی را تشکیل می دهد.
همانطور که از شکوفایی جهان غرب برمی آید، نظام های اقتصادی به شکل عمده ای به احساس رفاه و امنیت شهروندان کمک می کنند. دولت حقوق شهروندان را تضمین می کند و به نوبه خود از آنها انتظار وظایف دارد. مواردی از فروپاشی سیستم های اقتصادی در جنوب صحرای آفریقا وجود دارد که منجر به هرج و مرج و جنگ داخلی شده است.
نیاز به قرارداد اجتماعی
بنابراین، یکی از پیش نیازهای نظام های اقتصادی، «قرارداد اجتماعی» بین فرد و دولت به همراه قراردادهای قانونی و سایر اشکال نافذ است. همانطور که مشاهده می شود، یک نظام اقتصادی و اجتماعی مؤثر نه تنها از اجزای تشکیل دهنده مراقبت می کند، بلکه شیوه رفتار را از طریق مجموعه قوانین و مقرراتی که باید رعایت شود، اعمال می کند. بنابراین این یک نوع موقعیت برد-برد برای همه بازیکنان درگیر است.
در جوامع کمونیستی، دولت مسئولیت بیشتری داشت تا اطمینان حاصل کند که رفاه مادی شهروندان تحت نظارت دولت مراقبت می شود. بنابراین یکی از شرایط مالکیت مشاع، هماهنگی خدمات و کالاها بود.
جامعه به عنوان یک کل منافع حاصل از توزیع ثروت و اثرات آن بر اقتصاد به اندازه کل ساختار تولید و توزیع خدمات واقعی است. جامعه با ارائه خدمات مشارکت می کند و در ازای آن حقوق می گیرد. از سوی دیگر اقتصاد سیاسی قراردادهای شرکت کنندگان و بازیگران مربوطه را اجرا می کند. به طور کلی، جامعه از روش های تولید و توزیع کالاها و خدمات سود می برد.
افراد طبق قوانین بازار برای مشارکت وظایف خود را انجام می دهند و سهم خود از سود طبق هنجارهای دستمزد مقرر تضمین می شود.
روندهای فعلی
با ظهور اینترنت و ظهور شرکتهای «دات کام»، نوع جدیدی از سیستم اقتصادی مبتنی بر مبادله «مجازی» کالاها و خدمات در حال ظهور است که منجر به جابهجایی چشمگیر ثروت در سراسر جهان میشود.
با این حال، همچنین نیاز به اصلاح اقتصادهای بازار فعلی وجود دارد تا آنها مقررات و نظارت مناسبی داشته باشند. سرمایه داری بی بند و بار به اندازه فقدان سیستم اقتصادی مخاطره آمیز است. اگر به درستی تنظیم و اجرا نشود، کل بنای یک سیستم اقتصادی می تواند سقوط کند.
تا آنجا که به بحران های فعلی بازار مربوط می شود، ضروری است که نوعی “تغییر پارادایم” در سیستم ها اتفاق بیفتد و توسط مقامات نظارتی مراقبت شود.
بدون نظر