رفتار انسان بسیار پیچیده و متنوع است. به هر تعداد افراد، در الگوهای فکری آنها نیز تفاوت هایی وجود دارد. بنابراین، تا جایی که مدیریت برند پیش میرود، نه تنها جمعآوری دادهها و تجزیه و تحلیل الگوی خرید مهم است، بلکه درک نحوه تصمیمگیری مشتریان برای خریدشان اهمیت دارد. تصمیم گیری در مورد یک برند خاص عمدتاً بر اساس ادراک تک تک مصرف کنندگان انجام می شود. چه عواملی به ایجاد ادراک در مورد یک برند در ذهن مشتری کمک می کند یا به آن کمک می کند، از دیدگاه مدیریت برند به موضوع مورد علاقه تبدیل می شود.
عمل واقعی خرید، اوج فرآیند خرید از سوی مصرف کنندگان است. درک روان انسان با توجه به فرآیند دقیق تصمیم گیری که ممکن است ذهنی یا مبتنی بر مطالعه روشمند همه اطلاعات باشد، دشوار است. در بسیاری از موارد متوجه میشوید که مصرفکنندگان بر اساس احساسات یا ادراک خود تصمیم میگیرند با یک برند خاص همراه شوند. برخی طبق اطلاعات جمعآوریشده و مقایسه با بقیه، درک روشنی از محصول دارند. در بیشتر موارد، تصمیمات عمدتاً بر اساس احساسات و ادراک فرد در مورد برند گرفته می شود.
درک روان بخش خاص شناسایی شده به مدیران برند کمک می کند تا بینشی از تصویر برند که توسط مصرف کنندگان بالقوه درک می شود، بدست آورند . در بیشتر موارد مردم تصوری از یک برند خاص به عنوان یک کل دارند. چه منفی و چه مثبت، آنها باورهای خود را دارند که ممکن است مبتنی بر حقایق و دلایل تحلیلی نباشد. در بسیاری از موارد، مصرف کنندگان مقداری ارزش احساسی را نیز با برند مرتبط می دانند. محصولات کودک جانسون اند جانسون توسط همه مادران در سراسر جهان بهترین است. این تا حد زیادی تصوری از نام تجاری است که در یک دوره زمانی رشد کرده است. به طور مشابه، وقتی صحبت از غلات صبحانه می شود، افراد به طور خودکار دوباره کلوگ را بر اساس ادراکاتشان که در ضمیر ناخودآگاهشان حمل می شود، به یاد می آورند.
اگر به جزئیات فرآیند جذب و نگهداری اطلاعات که توسط افراد انجام می شود وارد شوید، متوجه می شوید که ذهن انسان چند پارامتر را انتخاب می کند و بر اساس سیستم اعتقادی و نگرش هایی که فرد برای آن در نظر گرفته است، آنها را پردازش می کند. خود. اطلاعات انتخاب شده نیز با تجربه قبلی مقایسه می شود و نظر در قالب تصوری از برند حفظ می شود. بنابراین ذهن انسان در مورد اطلاعاتی که درک و پردازش می شود گزینشی است و تمام حقایق و اطلاعات محصول ارائه شده را در نظر نمی گیرد. انتخاب در بیشتر موارد ذهنی است.
درک روان انسان دشوار است، اما تا آنجا که مدیریت برند مهم است. اغلب مردم در مورد یک برند خاص تصمیمی آگاهانه نمی گیرند. این کاملاً ممکن است که افراد ناخودآگاه تجربه یا هر گونه اطلاعات شنیدهای را در مورد یک برند خاص مرتبط کنند و تصمیم خود را بگیرند. نوع شخصیت نیز عاملی است که رفتار خرید را تعیین می کند. کسانی هستند که دوست دارند به برند شناخته شده و باتجربه خود بچسبند و برای امتحان برندهای جدید جرأت نکنند. افراد زیادی ماجراجو هستند و معتقدند هر برند جدیدی را در بازار امتحان می کنند. سپس افرادی هستند که عاشق پریدن از یک برند به برند دیگر هستند. جدای از این عوامل، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متعددی بر نگرش و درک برند مصرف کنندگان تأثیر می گذارد.
هرچه مدیران برند روان مشتریان و مشتریان بالقوه را بیشتر درک کنند، در ساخت تصویر و ادراک برند برای پذیرش گستردهتر خواهند بود.
بدون نظر