اجازه دهید راه‌های مختلفی را طی کنیم که به سازمان کمک می‌کند تا سرمایه انسانی خود را افزایش دهد:

  1. آموزش های مداوم

    به درستی گفته می شود که موفقیت و شکست هر سازمانی به کارکنان آن بستگی دارد. هر کارمندی به روش خود به توسعه سازمان کمک می کند. یکی از مسئولیت های اصلی یک متخصص منابع انسانی، تامین استعدادهای مناسب برای سازمان است. فرد مناسب را برای نقش مناسب استخدام کنید. عدم تطابق شغلی منجر به سردرگمی و در نهایت کاهش بهره وری و بازده کلی می شود. جهت دادن به کارمندان جدید به سمت شغل خود را نباید نادیده گرفت. صرف انبوهی از اسناد و کتابچه های راهنمای کارمند برای خوش آمدگویی به یک کارمند جدید کافی نیست. برنامه های کسل کننده و غیرواقعی القای کارکنان اغلب کارمندان را در وضعیت دوراهی قرار می دهد. یک برنامه القایی مناسب طراحی کنید که نه تنها فرد جدید را با سیستم ها، سیاست های سازمان آشنا می کند، بلکه باعث می شود در سیستم احساس راحتی کند.

    برای هر سازمانی ضروری است که مهارت های کارکنان خود را ارتقا دهد تا آنها به خوبی با زمان های تغییر کنار بیایند. کارکنان باید هر از گاهی آموزش ببینند تا در مواقع لزوم از دانش خود نهایت استفاده را ببرند و به منبعی ضروری برای سازمان خود تبدیل شوند. متخصصان منابع انسانی یا مدیران آموزشی نباید برنامه های آموزشی را صرفاً به خاطر آن طراحی کنند. درک می کنید که برنامه آموزشی شما چه سودی برای کارمندان دارد؟ مدیریت همچنین می تواند از آموزش کارکنان خود حمایت مالی کند تا مهارت های خود را تقویت کرده و سرمایه انسانی را افزایش دهند. برنامه های آموزشی واقع بینانه باعث افزایش کارایی کارکنان می شود که بهره وری سازمان را بیشتر می کند.

  2. نظارت بر عملکرد

    نظارت بر عملکرد کارکنان نیز باعث افزایش سرمایه انسانی می شود. درک می کنید که کارکنان شما در چه کاری هستند؟ مدیران باید بازخوردهای منظمی از زیردستان خود بگیرند. مفهوم سیستم گزارش هفتگی آنلاین را معرفی کنید که در آن هر کارمند شناسه ورود و رمز عبور خود را داشته باشد. در پایان هر هفته، کارمندان باید هدایت شوند تا گزارش هفتگی آنلاین را پر کنند که به طور خودکار به روسای گزارشگرشان می‌رود تا عملکردشان را ارزیابی کنند و نظرات و بازخوردها را بنویسند. به این ترتیب مافوق ها می توانند پیشرفت کارمندان خود را نیز پیگیری کنند.

  3. ارتباط مستقیم

    زیردستان باید بتوانند در صورت سؤال به کابین مدیر خود بروند. “رویکرد هیتلر” این روزها کار نمی کند. مشکلات باید در یک انجمن باز مورد بحث قرار گیرد تا همه بتوانند پیشنهادات، بازخوردها و ایده های خود را ارائه دهند. حتی کوچکترین مشکل را نادیده نگیرید. هر مشکلی که مورد توجه قرار نگیرد ممکن است بعداً به وضعیت جدی منجر شود. هر کارمند باید در تصمیم گیری های اصلی شرکت نظر داشته باشد. به این ترتیب کارکنان نسبت به مدیریت و همچنین سازمان احساس دلبستگی می کنند. شما هرگز نمی دانید چه زمانی ممکن است یک نفر ایده درخشانی به ذهنتان خطور کند.

  4. مسئولیت های شغلی تعریف شده

    مسئولیت های شغلی کارکنان باید به وضوح تعریف شود تا بهترین نتیجه را از آنها داشته باشیم. حوزه های مسئولیت کلیدی باید مطابق با تجربه کاری گذشته، صلاحیت تحصیلی و حوزه مورد علاقه فرد طراحی شود. KRAها باید منعکس کننده عملکردهای اساسی شغل فرد باشند.

  5. انگیزه

    کارمندان باید هر از گاهی انگیزه داشته باشند تا حتی دفعه بعد سخت تر کار کنند و دیگران از آنها الهام بگیرند. استعدادهای کارمندان خوب باید یا با ارائه مشوق های سودآور و یا افزایش حقوق مناسب به آنها شناسایی شود.

بدون نظر

پاسخ دهید