پارادوکس افراد بسیار زیاد، سرمایه و مشاغل و منابع بسیار کم
مشخصه زمان کنونی عرضه بیش از حد همه چیز مربوط به بازار کار و وجود سرمایه زیادی در اختیار شرکت ها است. از سوی دیگر منابع فیزیکی مورد نیاز مانند نفت، گاز، مواد معدنی و آب با کمبود مواجه هستند. این بدان معناست که یک پارادوکس در جایی ایجاد میشود که افراد بیشتر از منابع و سرمایه بیشتر از راههای سرمایهگذاری مولد هستند. این “ضرر مضاعف” به شدت به نسل فعلی ضربه می زند، زیرا آنها باید با پارادوکس کار زیاد و در عین حال منابع فیزیکی بسیار کم دست و پنجه نرم کنند.
شرایطی که در آن رکود در بازار کار و تورم در افزایش قیمت وجود داشته باشد به عنوان رکود تورمی شناخته می شود. در حالی که تا آن زمان اقتصادهای تحت حمایت و عایق غرب اکنون در حال گذار دردناکی به سمت بیکاری بالا و رشد پایین هستند، جهان شرق در حال درک است که دوران خوب به پایان رسیده است و از این رو، بازگشت به نرخ سرگیجهآور بالای رشد و اشتغال فراوان است. غیر ممکن این به وضعیتی منجر میشود که نسل کنونی ناامید شده و خشم خود را از طریق اعتراضات و اعتصابات تودهای تقریباً به هر چیزی که آنها را آزار میدهد نشان میدهد.
خطرات عرضه بیش از حد
عرضه بیش از حد نیروی کار به این معنی است که وقتی کارفرمایان برای شغل آگهی می دهند، تعداد متقاضیان برای هر شغل خالی بیش از صد برابر است. این بدان معناست که جویندگان کار باید با مشاغلی با درآمد پایین دست و پنجه نرم کنند که از نظر دستمزد و سبک کاری بسیار کمتر از آنچه که مطالعه کرده بودند. در واقع، برخی گزارشهای رسانهها نشان دادهاند که فارغالتحصیلان مهندسی در هند در خواربارفروشیها و در مشاغل پستی کار میکنند که هیچ ارتباطی با تحصیلات آنها ندارد.
بسیاری از جوانان در غرب و همچنین شرق ازدواج را به تعویق می اندازند، در صورت ازدواج بچه دار می شوند، و عموماً خانه را ترک نمی کنند و به پدر و مادر خود نمی مانند، زیرا می توانند از این طریق در هزینه های زندگی صرفه جویی کنند. این وضعیت نسخهای برای فاجعه است، همانطور که از رویدادهای بهار عربی و جنبش اشغال مشاهده میشود که در آن جوانان ناراضی و ناراضی به تظاهرات و نابسامانیهای اجتماعی به عنوان ابزاری برای ابراز خشم خود پرداختند. علاوه بر این، شرکتها با مشاغل کم و سرمایه زیادی که در اختیار دارند، استخدام را به تعویق میاندازند و در عوض، نقدینگی خود را در بازار سهام و سایر اشکال سفتهبازی به کار میبرند که منجر به ایجاد شغل خالص نمیشود و فقط به عنوان یک شرکت بسیار کارآمد عمل میکند. منبع درآمد پرسود
سفته بازی به جای ایجاد شغل
به همین دلیل است که با وجود اینکه اقتصاد در رکود است، شاهد رشد بازارهای سهام هستیم. به همین دلیل است که می بینیم سرمایه به جای اشتغال مولد به سمت سفته بازی می رود. علاوه بر این، سرمایه گذاری به منابعی نیاز دارد که در حال کاهش است و از این رو، شرکت ها دریافته اند که بهتر است به جای سرمایه گذاری در منابع کمیاب، سفته بازی کنند. حتی آن دسته از شرکت هایی که به منابع نیاز دارند، برنامه های توسعه خود را به تعویق می اندازند یا خروجی خود را از پایگاه منابع موجود کاهش می دهند. بنابراین تناقض عرضه بیش از حد سرمایه و نیروی کار و در عین حال کاهش منابع به این معنی است که هیچ فعالیت اقتصادی ارزش افزوده خالصی وجود ندارد که تنها رشد آن از بخش خدمات باشد که به هیچ یک از این عوامل تولید نیاز ندارد. این را می توان از روشی که مشاغل ایجاد می شود از بخش خدمات که فارغ التحصیلان تازه وارد برای اشتغال به آنجا هجوم می آورند، مشاهده کرد. البته، همانطور که قبلاً ذکر شد، خدمات می تواند به معنای هر چیزی باشد، از امور مالی و فناوری اطلاعات پیشرفته گرفته تا آرایشگاه های ارزان قیمت و فروشگاه های خرده فروشی و از این رو، توجه به این نکته مهم است که فارغ التحصیلان تازه وارد در مورد شانس خود واقع بین باشند. به جای ساختن قلعه در هوا، باید پاهای خود را محکم روی زمین بگذارند و از این رو، برای استخدام بر اساس آن اقدام کنند.
بدون نظر