چه Ails India Inc. برخی از علائم که همه چیز خوب نیست
همه چیز با دنیای شرکت های هندی یا شرکت هند، همانطور که در مطبوعات مشهور به آن اشاره می شود، خوب نیست. از تقلا برای سود در یک محیط رشد کم گرفته تا یک مسابقه دیوانهوار تا پایین بودن هزینهها، علاوه بر نبردهای اتاق هیئت مدیره و تصاحب خصمانه، شرکتهای هندی و رهبران آنها کار آسانی ندارند.
چه خودکشی کارآفرین مشهور VG Siddhartha در Coffee Day باشد، چه اخیراً تصرف “خصمانه” Mindtree توسط L&T گرفته تا آخرین بمب از افشاگران ادعای کلاهبرداری در Infosys، به نظر می رسد مشکلات India Inc. بی پایان
علاوه بر این، حتی فرزندان سلسلههای تجاری مانند آنیل آمبانی و تاجران بدنام که بدهیهای هنگفتی داشتند و سپس در خارج از کشور ناپدید شدند، و داستانهای بسیاری از کلاهبرداران همگی حاکی از بحرانی عمیق در بخش شرکتی هند است.
بنابراین، سؤال مشروعی که در اینجا باید پرسید این است که آیا این بحران موقتی است و میتوان با تغییر رهبری یا زمانی که اقتصاد بهبود مییابد مدیریت کرد، یا جنبه بزرگتر و نگرانکنندهتر این است که آیا مشکلات شرکت هند ساختاری دارد یا خیر.
آیا این اثر بدتر شدن و رکود اقتصادی است؟
در نگاه اول، به نظر میرسد این بحرانهای رهبری و تیرگی و فلاکت اقتصادی و مالی ناشی از بدتر شدن شرایط اقتصادی بوده و از این رو، به راحتی میتوان گفت که پس از رکود، شرکت هند دوباره روی پای خود خواهد ایستاد. پایان.
در واقع، شواهد کافی وجود دارد که ثابت کند بدهیهای بالا و ارزشگذاری بیش از حد شرکتها در اوج رونق اقتصادی در دهه گذشته، دلایل اصلی وضعیت فعلی هستند .
علاوه بر این، همانطور که در ارتباط بین همه این بحران ها دیده می شود، رهبران شرکت ها اغلب خود را در سوپ می بینند، زیرا دوران خوب به پایان رسیده و بدهی ها در حال رسیدن است.
علاوه بر این، با رو به وخامت عوامل اقتصادی جهانی، به راحتی می توان دریافت که بادهای معکوس جهانی در قالب کاهش صادرات و تشدید رقابت جهانی منجر به فشارهای سود و فشار بر شرکت ها می شود.
با این حال، این نیز وجود دارد که چیزی فراتر از دلایل مالی و اقتصادی صرف وجود دارد و به نظر می رسد نتیجه اجتناب ناپذیر این است که مجموعه کنونی رهبران شرکت ها به شدت نیاز به تدبیر جدی دارند و از این رو، چهره های تازه و رویکردهای تازه می تواند به این موضوع بپردازد. موضوع.
آیا رهبران شرکتی ما مقصر هستند و آیا این برای اصلاح رهبران بهتر کافی است؟
دلایل این ارزیابی از این واقعیت ناشی می شود که شرکت هند قبلاً دوران بدی را سپری کرده است، زمانی که رکود Dotcom در سال 2000 و رکود بزرگ سال 2008 را در نظر می گیریم و هر یک از این زمان ها، آنها با کمک های فوق العاده و فوق العاده به عقب برگشته اند. روسای شرکت های افسانه ای
در واقع، چه Infosys تحت NRN یا Nilekani، یا Tata’s تحت Ratan Tata، یا Wipro تحت Premji، یا هر رهبر مشهور دیگری، بخش شرکتی هند حتی تحت فشار و فشار شدید انعطاف پذیر بوده و بوده است.
با این حال، به نظر می رسد یک بحران رهبری در میان مجموعه رهبران فعلی وجود دارد، همانطور که می توان از سقوط Kingfisher، Fortis، یا برای آن موضوع، مبارزات فعلی در Indigo مشاهده کرد. علاوه بر این، به نظر میرسد که حتی مدیران اجرایی مشهور (مدیران ارشد اجرایی) دارای پاهای خاکی هستند، همانطور که میتوان آن را در نبردهای نامناسب بر سر اخلاق و سایر موارد نقض که منجر به اعلام ورشکستگی و ورشکستگی تقریباً 80 شرکت بزرگ هندی شده است، مشاهده کرد.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که بحران کنونی یک بحران رهبری است و از این رو، به نظر میرسد «راهحل» تغییر رهبری یا پرورش نسل جدیدی از رهبران است که از گامهای پیشینیان برجسته خود پیروی کنند.
ارزیابی مشکل: یک بحران ساختاری که نیاز به اصلاح سیستمی دارد
با این اوصاف، این احساس آزاردهنده وجود دارد که شرکت هند از نظر نحوه عملکرد و اینکه آیا شیوه عملیاتی آن خود مشکوک است، در میان یک بحران ساختاری قرار دارد.
برای توضیح، بازرگانان هندی با رفتار مطلوب همه از جمله بانکداران، سیاستمداران، تنظیمکنندهها و جامعه نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند، زیرا آنها بهعنوان ثروتآفرینان در نظر گرفته میشوند که به شکوفایی کشور کمک میکنند.
با این حال، روابط دوستانه بین آنها و سهامدارانی که در بالا ذکر شد نیز منجر به سرمایه داری دوستانه و سرمایه داری گاوچران شد که در طی چند دهه اخیر به جای «توزیع ثروت» «انتقال ثروت» صورت گرفته است.
علاوه بر این، همانطور که خودکشی وی جی سیذارتا نشان میدهد، ابعاد دیگری نیز در کار است که در آن ارتباطات و دوستیها در هنگام از بین رفتن چیپها تأثیر منفی میگذارند.
جدای از این، انسان متحیر میشود که آیا مدل عملیاتی یا روشهای کسبوکار بهکار گرفته شده توسط نسلهای تاجر هندی در حال حاضر تحت شرایط نامناسب آزمایش میشوند و از این رو، این شک وجود دارد که آیا بحران ماهیت ساختاری دارد یا خیر.
در واقع، در میان سه علت مورد بحث در این مقاله، این نگران کننده ترین بخش است.
نگاه به آینده و نه گذشته
از آنجایی که هند برای جهش به سوی آینده آماده می شود، بحران کنونی در شرکت هند در اسرع وقت با مشارکت و مشارکت فعال همه ذینفعان حل شود.
جایگزینی برای اقتصاد و کشور، بازگشت به نرخ رشد بسیار تمسخرآمیز هندو است که برای چندین دهه بلای جان کشور بود.
علاوه بر این، این کشور به تولیدکنندگان ثروت خود نیاز دارد تا در این برهه حساس که ما در حال هدر دادن سود جمعیتی هستیم، به خوبی شغل ایجاد کنند و بهطور خلاصه، ما نمیتوانیم از عهده بحران در شرکت هند برگردیم تا ما را به وضعیتی که فکر میکردیم برگرداند. پشت سر گذاشت.
بدون نظر