استبداد نتایج فصلنامه: چگونه ترمیسم کوتاه بر آن حاکم شد
انتظار می رود شرکت های پذیرفته شده در بورس عمومی در پایان هر دوره سه ماهه نتایج سه ماهه را ثبت و گزارش دهند. این نتایج سپس در بورس اوراق بهادار، در مجامع سهامداران منتشر شده و منتشر شده و برای همه ذینفعان مربوطه ارسال می شود.
به این ترتیب، انتظار می رود شرکت ها شفاف باشند و همه ذینفعان را در مورد سلامت مالی شرکت خود به روز نگه دارند.
در حالی که مقاصد پشت انتشار نتایج فصلی به خوبی معنی می دهد زیرا سهامداران و سرمایه گذاران جدا از سایر ذینفعان باید بدانند که آیا شرکت ها خوب و خوب عمل می کنند یا خیر، همچنین منجر به نوعی فشار بر رهبران کسب و کار و سهامداران گسترده تر شرکت برای نظارت مستمر می شود. ارقام و سایر ارقام مالی برای هر سه ماهه تا اطمینان حاصل شود که سهامداران و سایر سهامداران از وضعیت واقعی شرکت احساس رضایت و خوشحالی می کنند.
علاوه بر این، از آنجایی که قیمت سهام و سهام بر اساس چنین اعداد سه ماهه نوسان میکند، فشار مضاعفی بر رهبران کسبوکار و شرکتهای آنها وارد میشود تا اطمینان حاصل کنند که در هر فصل و هر چرخه گزارشدهی به عنوان ثروت سرمایهگذار و توسط آنها در صدر بازی قرار دارند. گسترش، سهام خود را در شرکت ها می تواند ضرب و شتم در صورت نتایج نامطلوب.
بنابراین، روش گزارشدهی فصلی نوعی ظلم ایجاد میکند که در آن شرکتها و مدیران عامل آنها (مدیران ارشد اجرایی) همیشه در حال تلاش هستند .
فدا کردن ایجاد ارزش بلندمدت برای رضایت کوتاه مدت
در حالی که هوشیاری و فعال بودن نسبت به نیازهای ذینفعان همیشه مورد استقبال قرار میگیرد، همچنین این مورد نیز وجود دارد که فعال بودن در حالت بلادرنگ باعث میشود شرکتها به جای سرمایهگذاری در بخش مالی، در پایان هر سهماهه بیشتر نگران این باشند که وضعیت مالی در پایان هر فصل چگونه است. آینده.
به عنوان مثال، اگر یک طرح توسعه سرمایه یا CapEx که نیاز به سرمایهگذاریهای هنگفت دارد و فقط در درازمدت شروع به بازپرداخت میکند باید برنامهریزی شود، رهبران باید تصمیم بگیرند که آیا ارزش آن را دارد یا نه بر اساس اصول اساسی و نه هر چیز دیگری.
با این حال، برای شرکتهایی که مشکل دارند و در عین حال میتوانند برای سرمایهگذاری بلندمدت وام بگیرند، یک انتخاب بین خشنود کردن سهامداران و بازارهای سهام برای آینده نزدیک وجود دارد و در نتیجه سرمایهگذاریهای ایجاد ارزش بلندمدت را به تعویق میاندازند.
بنابراین، ظلم گزارشهای فصلی به این معنی است که برخی از رهبران کسبوکار معمولاً رضایت کوتاهمدت را به ایجاد ارزش بلندمدت ترجیح میدهند.
چگونه Infosys از یک ارزش آفرین به یک ارائه دهنده کوتاه مدت بالا تبدیل شد
اینجاست که ما به رهبران کسبوکار هشدار میدهیم که در دامهای کوتاهمدت قرار نگیرند و در عوض، انرژی و توجه خود را به ابتکارات بلندمدت متمرکز کنند.
البته، موعظه کردن در زمانی که کسی در صندلی داغ نیست، آسان است و از این رو، ما موافقیم که گاهی اوقات، رهبران کسبوکار باید لزوماً با اصطلاحات کوتاه مدت کنار بیایند.
در واقع، همانطور که در روشی که برخی از شرکتهای قدیمی مانند Infosys در تلاش برای مقابله با معضل مدتگرایی کوتاهمدت در مقابل ایجاد ارزش بلندمدت هستند، دیده میشود، بدیهی است که تعادل بین نیازهای رقیب و متضاد همه نیاز به مقدار زیادی دارد. سهامداران.
به عنوان مثال، Infosys برای مدت طولانی به دلیل سرمایه گذاری در آینده مورد ستایش قرار می گرفت و به دلیل روشی که می توانست سهامداران را در چرخه های کوتاه مدت خوشحال کند، قدردانی می شد.
با این حال، در حال حاضر چنین نیست، زیرا رویدادهای چند سال اخیر نشان داده است که مدیران عامل غیرمؤسس بیشتر بر روی اصطلاحات کوتاه مدت تمرکز کرده اند تا جایی که ادعاهایی مبنی بر “تخفیف اعداد” وجود دارد.
بنابراین، این یک واقعیت است که اگر رهبرانی مصمم با اعتقادات قوی و به همان اندازه قوی وجود نداشته باشند، بعید است که شرکت ها بتوانند از استبداد نتایج فصلی اجتناب کنند.
چرا رهبر کسبوکار باید تعادلی بین مدتزمان کوتاه و خلق ارزش پیدا کند؟
با این اوصاف، اغلب اوقات، تمایل مدیران عاملی نیز وجود دارد که اعلام میکنند که برای مدت طولانی در دسترس هستند و از این رو، نتایج سه ماهه، شش ماهه و سالانه ثانویه هستند.
قبل از ستایش چنین رهبرانی، لازم است به اعداد و ارقام نگاهی دقیق بیندازیم و در صورت نیاز از افراد متخصص کمک بگیریم تا فریب این سخنان بلندگو را نخوریم.
در واقع، شرکتهایی مانند Enron بدنام میگفتند که در حال ساختن شرکتهای نسل بعدی انرژی با چشمداشتن به آینده هستند تا بعداً دستگیر شوند.
بنابراین، ما به هیچ وجه از چنین مفاهیم ظاهراً ایده آلیستی بدون در نظر گرفتن اعداد در هر سه ماهه حمایت نمی کنیم.
در عوض، هدف ما این است که رهبران کسبوکار میتوانند ارزش بلندمدتی ایجاد کنند، بدون اینکه نیاز به شفافیت و پاسخگویی در کوتاهمدت را فراموش کنند.
در عین حال، رهبران کسبوکار باید در برابر وسوسه قرار گرفتن در چرخههای اخبار فوری 24 ساعته که در آن هر گامی که برمیدارند، بزرگ یا کوچک، موشکافی و به دقت تجزیه و تحلیل میشود، مقاومت کنند .
بنابراین، پیشنهاد ما این است که بدون افتادن در دام اصطلاحات کوتاه مدت و در عین حال بدون از دست دادن تصویر بزرگتر، روی مشاغل تمرکز کنید.
پایان دادن به بحث
در نهایت، همانطور که از بحث تا کنون مشاهده میشود، طرفداری کوتاه مدت و بلندمدت دارای مزایا و معایبی است و کلید موفقیت یافتن تعادل بین آنهاست.
به نظر می رسد رهبران تجاری مانند آناند ماهیندرا در برقراری این توازن راه خود را پیدا کرده اند و از این رو، رهبران مشتاق به خوبی می توانند استراتژی های خود را مطالعه کرده و برخی از آنها را اتخاذ و تطبیق دهند.
برای نتیجه گیری، رهبری همه چیز در مورد تصمیم گیری با متغیرهای زیادی است و از این رو، رهبران کسب و کار باید اطمینان حاصل کنند که به درستی توجه کرده اند.
بدون نظر