برنامه توسعه شغلی یک مکانیسم برنامه ریزی شده برای ادغام مجموعه ای از فعالیت های مرتبط با برنامه ریزی شغلی فردی توسط کارکنان و مدیریت شغلی سازمانی برای کارکنان است. هدف اصلی از طراحی و توسعه برنامه مدیریت شغلی، فراهم آوردن فرصتی برای کارکنان برای رشد در سازمان و گسترش افق های خود و ارتقاء و استفاده از مهارت های خود به حداکثر میزان ممکن است تا سازمان بتواند در نهایت بهره مند شود. زمان تغییر کرده است و نیازها و آرزوهای کارکنان نیز تغییر کرده است. آن روزها گذشته است که آنها تا زمان بازنشستگی به کار خود پایبند بودند. در دنیای امروز، وقتی چیزهای زیادی برای کاوش و دستیابی وجود دارد، آنها به سادگی نمی توانند ساکن باشند. آنها نیاز به رشد و تکامل مستمر خود و رسیدن به ارتفاعات جدید دارند.
برنامه شغلی در چنین سناریویی سعی می کند بین الزامات و اهداف کارکنان و الزامات و اهداف سازمان تعادل ایجاد کند. کل برنامه کنسرسیومی از چندین فعالیت و کارگاه است که به تقویت ارتباطات بهتر در تمام سطوح سازمان کمک می کند تا همه بتوانند نیازها، مهارت ها و شایستگی های یکدیگر را درک کنند.
این برنامه همچنین به کارکنان فرصت می دهد تا خواسته ها و آرزوهای خود و امکان سنجی اهداف خود را درک کنند تا بتوانند مهارت ها و شایستگی های خود را ارزیابی کنند و در نتیجه اهداف واقع بینانه را تعیین کنند. هنگامی که یک برنامه شغلی در سازمان معرفی می شود، مدیریت ارشد باید اطمینان حاصل کند که این برنامه در خدمت هدفی است که برای آن معرفی و اجرا شده است. عوامل متعددی وجود دارد که نشان دهنده اثربخشی یک برنامه شغلی است. با ارزیابی و تجزیه و تحلیل آنها، متخصصان منابع انسانی می توانند اندازه گیری کنند که برنامه تا چه حد موفق بوده است.
شاخص های اثربخشی برنامه شغلی
- تطبیق استانداردها با نتایج: مقایسه بین اهداف و اهداف از قبل تعیین شده و دستاوردها بزرگترین شاخص اثربخشی یک برنامه شغلی است. هرچه تفاوت بین این دو کمتر باشد، برنامه موفق تر است. اما قبل از تطبیق این دو، مدیران منابع انسانی باید اطمینان حاصل کنند که استانداردهای تعیین شده قابل دستیابی بوده و خروجی به دست آمده بدون هیچ گونه سوگیری محاسبه شده است.
- خودآگاهی بیشتر در میان کارکنان: اثربخشی برنامه را می توان با میزان افزایش خودآگاهی در میان کارکنان نیز سنجید. اگر احساس کنند که به خودآگاهی و خودمختاری بیشتری دست یافته اند و اطلاعات ضروری و مفیدی در مورد شغل خود به دست آورده اند، قطعاً این برنامه موفقیت بزرگی خواهد بود.
- تعادل بین نیازها و اهداف کارکنان و سازمان: اجرای برنامه توسعه شغلی باید منجر به ارتباطات بهتر در تمام سطوح درون سازمانی شود، تعادل بین شغل فردی و سازمانی و شناسایی مخزن استعداد توسط متخصصان منابع انسانی از دیگر شاخصهای اصلی است که میتواند کمک کند. شما اثربخشی برنامه توسعه شغلی را اندازه گیری می کنید.
- تغییرات در شاخصهای عملکرد: بهبود رتبهبندی عملکرد کارکنان، بهبود روحیه کارکنان، کاهش نرخ جابجایی، کاهش غیبت کارکنان، افزایش ترفیع از درون و کاهش زمان برای پر کردن فرصتهای شغلی از دیگر شاخصهای مثبت برای سنجش اثربخشی یک برنامه شغلی است.
در کنار این، تغییر مثبت در نگرش و رفتار کارکنان و کفایت اطلاعات شغلی سازمانی را نیز می توان از شاخص های اثربخشی برنامه شغلی دانست.
بدون نظر