پرورش یک محیط فراگیر
مهمترین سوالی که در ذهن رهبران کسب و کار وجود دارد این است که چگونه می توان یک محیط فراگیر را ایجاد کرد زیرا محیط فعلی در دنیای تجارت در مورد عدم تحمل آزار و اذیت و تبعیض است. به عنوان مثال، در سالهای اخیر، برخی از پروندههای پرمخاطب مربوط به شخصیتهای مدیریت ارشد در ایالات متحده و هند در موضوعات مربوط به آزار و اذیت جنسی و تبعیض وجود داشته است. اگرچه متهمان و قربانیان در برخی موارد به توافقات خارج از دادگاه دست یافتند، اما خسارت وارده به شهرت افراد و شرکت ها بسیار زیاد است. این امر باعث می شود که ایجاد یک محیط فراگیر در محل کار و جلوگیری از چنین حوادثی بسیار مهم تر شود.
لازم به یادآوری است که وجود سیاست ها به تنهایی برای جلوگیری از آزار و اذیت کافی نیست. در عوض، شرکتها و رهبران کسبوکار باید صحبت کنند و آنچه را که درباره داشتن یک محیط فراگیر در محل کار موعظه میکنند، عملی کنند.
اولین جنبه در اینجا حساسیت نسبت به جنسیت ها و جهت گیری های جنسیتی، قومیتی و جایگزین است که باید قبل از انجام هر گونه اقدام معناداری در مورد فراگیری صورت گیرد. برای تحقق این امر، کارکنان در همه سطوح باید نسبت به مشکلات زنان، اقلیتهای نژادی و کسانی که دارای گرایش جنسی جایگزین هستند حساس شوند.
در بسیاری از شرکت های چندملیتی، برنامه های آموزشی صریح برای حساس کردن کارکنان در مورد این مسائل انجام می شود. این رویه ای است که سایر شرکت ها می توانند برای داشتن محیطی فراگیر از آن پیروی کنند. جدای از این، باید مکانیسم های جبران خسارتی وجود داشته باشد که قربانیان بتوانند حادثه را به شیوه ای محرمانه و ایمن گزارش کنند. این بدان معناست که هویت مقتول تا زمان بررسی حادثه و انجام اقدامات محرمانه نگه داشته می شود.
وجه دیگر این است که در صورت اثبات تخلف باید مجازات شدیدی در نظر گرفته شود . به جای توبیخ خفیف مرتکب و اجازه دادن به فرد برای فرار از جنایت، باید اقدامات جدی صورت گیرد تا اجازه داده نشود چنین حوادثی دوباره تکرار شوند. نکته اینجاست که عدالت را باید دید تا اجرا شود و اثربخش باشد. در بسیاری از سازمان ها، هیچ گونه اقدام تنبیهی علیه مرتکبین انجام نمی شود که آنها و سایرین را به تکرار چنین اعمالی تشویق می کند. از این رو، تنها راه نجات این است که شرکت اقدامی سختگیرانه ممکن را آغاز کند که دیگران را منصرف کند و به عنوان نمونه باشد.
در نهایت، تغییر از درون سرچشمه میگیرد و اگر ذهنیت زیربنایی تفکر میان وسطایی باشد، داشتن قوانین و مقررات و مجازاتها هیچ فایدهای ندارد. از این رو، بهترین راه برای ایجاد محیط کاری فراگیر، ایجاد تغییر در طرز فکری است که به جای ذهنیت محدود، فراگیری ایجاد می کند. بنابراین، اگر برخی از ارزشها مانند مدارا، احترام و تنوع را در بین کارکنان تلقین کنند، به نفع رهبران تجاری خواهد بود. تنها زمانی که یک تغییر نگرش وجود داشته باشد، می تواند یک محیط کاری فراگیر وجود داشته باشد.
در نتیجه، ایجاد یک محیط کاری فراگیر نیاز به زمان، صبر و شجاعت دارد که رهبران کسب و کار و سایر چهره های مدیریتی به وفور باید داشته باشند.
بدون نظر