Bernard Hodes Group Inc.، یک آژانس برند کارفرمای خدمات کامل، که توسط Findly در ژوئن 2013 خریداری شد، نشان می دهد: “95٪ از اولین تجربه جویندگان کار با شما از طریق بخش ” مشاغل” وب سایت شما حاصل می شود.
این بدان معنی است که وب سایت یا بخش مشاغل شما تصمیم می گیرد چه کسی به فرصت های شغلی در سازمان شما پاسخ دهد. در جذب استعدادها تفاوت زیادی ایجاد می کند. در واقع، اعتبار شما به عنوان یک کارفرما را افزایش می دهد یا به آن آسیب می رساند و همچنین بر بازگشت سرمایه شما تأثیر می گذارد.
نام تجاری کارفرمای جدید است
اشتباه نخواهد بود اگر بگوییم که نام تجاری کارفرما به یک عنصر اصلی برای متخصصان با استعداد تبدیل شده است . بنابراین، سازمان ها باید آن را به افرادی که می خواهند جذب کنند ارائه دهند. البته، ایجاد و برقراری ارتباط با نام تجاری کارفرما مستلزم برنامه ریزی و سرمایه گذاری زیادی است، اما بهینه سازی رویکرد شما به صرفه جویی در هزینه به ازای هر استخدام کمک می کند و بازگشت سرمایه بیشتری را به دست می آورد.
جدیدترین مطالعه در این زمینه توسط Employer Branding International نشان داد که 39٪ از شرکت ها برای افزایش سرمایه گذاری خود در طرح های برندسازی کارفرما در سال مالی 2012/13 برنامه ریزی کرده بودند. سه سال پیش بود. و بنابراین، شکی نیست که اکنون چندین برابر افزایش یافته است.
با این حال، مهم است که در نظر بگیرید که سازمان ها چه مقدار از ارزش سرمایه گذاری خود را دریافت می کنند و چه مقدار از آن هدر می رود. بسیاری از شرکت ها ممکن است نتوانند در وهله اول بازگشت سرمایه را پیش بینی کنند. و اکثریت بقیه ممکن است ندانند چگونه ROI را اندازه گیری کنند.
چرا اندازه گیری بازده سرمایه گذاری برند کارفرما مهم است؟
قبل از اینکه در مورد اندازه گیری بازده سرمایه گذاری انجام شده در برندسازی کارفرما صحبت کنیم، مهم است که ارتباط بین این دو را درک کنیم. برندسازی کارفرما در حال ایجاد شهرت بزرگ به عنوان یک کارفرما در چشم کارمندان قبلی، موجود و بالقوه است. و مانند هر کمپین برندسازی دیگری، ساختن یک برند کارفرمایی، عقل انسان، ساعات کاری و پول را نیز متحمل میشود.
چه ارتباط در رسانههای اجتماعی، توسعه وبسایتهای بهینهسازی شده برای موبایل، فیلمبرداری و انتشار ویدیو، انتشار آگهیهای چاپی یا حفظ بخش مشاغل و برقراری ارتباط با نام تجاری کارفرما از طریق شخص ثالث، همه چیز به سرمایه نیاز دارد. و از آنجایی که مستلزم سرمایه گذاری هنگفت است، پیگیری بازده منطقی است.
اندازه گیری بازگشت سرمایه (ROI) برندسازی کارفرما
خوب، اگر می دانید چه چیزی را اندازه گیری کنید و از چه ابزاری استفاده کنید، اندازه گیری بازگشت سرمایه برندسازی کارفرما کار دشواری نیست. بخش دشوار این است که تشخیص دهید چه چیزی را اندازه گیری کنید و از چه معیارهایی استفاده کنید. طبق یک مطالعه جهانی که توسط Employer Branding International انجام شده است، «نرخ حفظ» رایجترین معیاری است که توسط شرکتها در سراسر جهان برای اندازهگیری ROI نام تجاری کارفرما استفاده میشود. در زیر معیارهای دیگری وجود دارد که برای اندازه گیری ROI نیز استفاده می شود.
- نرخ نگهداری – 38٪
- مشارکت کارکنان – 37٪
- کیفیت استخدام – 29٪
- هزینه به ازای هر استخدام – 27٪
- تعداد متقاضیان – 26%
سوال واقعی این است که از کدام یک از این معیارها برای اندازه گیری بازگشت سرمایه خود استفاده کنید؟ در واقع، این به اهداف تجاری شما بستگی دارد. به عنوان مثال، استفاده از معیارهای «تعداد متقاضیان» منطقی نیست، اگر تنها چند کارمند در سال استخدام کنید. در عوض، کیفیت استخدام منطقی تر خواهد بود. شناسایی اینکه چه چیزی بهترین استخدام ها را ایجاد می کند، نقش مهمی در تخصیص مجدد سرمایه شما خواهد داشت.
معیارهای نام تجاری کارفرمای شما باید با اهداف تجاری شما مطابقت داشته باشد . مطمئناً، اگر بتوانید محرک های برند کارفرما را شناسایی کنید، می توانید بازده سرمایه خود را به حداکثر برسانید. ارتباط بین ایجاد یک برند کارفرما و سرمایه متغیر است. بسته به نتایجی که یک کانال خاص تولید می کند، هزینه را می توان در هر نقطه از زمان تخصیص مجدد داد. نتایج باید به طور منظم ارزیابی شوند و سرمایه گذاری باید مجدداً تخصیص داده شود تا از حداکثر بازگشت سرمایه اطمینان حاصل شود.
چگونه بدانیم از کدام معیارها استفاده کنیم؟
بیایید این را با کمک یک مثال درک کنیم. بگویید، شما یک تجارت الکترونیکی کوچک هستید که حدود 500 میلیون دلار درآمد کسب می کنید. شما در مقایسه با آمازون سهم بازار کمی دارید. در حالی که اکثر حرفه ای ها مایلند برای آمازون کار کنند، در چنین سناریویی چگونه برای استعدادیابی رقابت می کنید؟
یافتن پاسخ آسان نیست. با این حال، اگر یک رویکرد گام به گام اتخاذ کنید، تشخیص اینکه چه چیزی بهترین نتایج را برای شرکت شما ایجاد می کند کمی آسان تر می شود.
- با درک مخاطب شما شروع می شود. در مورد اینکه می خواهید چه کسانی را جذب کنید و چه چیزهایی برای آنها مهم است آشنا شوید. شما به عنوان یک رهبر تجاری باید بتوانید مانند یک محقق فکر کنید و بفهمید که چگونه می توانید اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری کنید.
- مطمئن شوید که بین تجربه شغلی خود و رقبایتان تمایز واضحی قائل شوید.
- هنگامی که بدانید چه کسانی به دنبال چه کسانی هستند و چه چیزی برای آنها اهمیت دارد، پیدا کردن اینکه کجا به دنبال آنها بگردید دشوار نخواهد بود. شما باید کانالی را شناسایی کنید که دسترسی به بازار شما را گسترش دهد و به اهداف استخدامی شما کمک کند.
- اکنون می دانید که چه چیزی را باید اندازه گیری کنید. شما کیفیت استخدام را اندازه گیری خواهید کرد، زیرا هدف شما جذب بهترین استعدادهای صنعتی در بازار کار بسیار رقابتی است. علاوه بر این، شما باید پیدا کنید:
- درصد افزایش در تعداد کارمندان بالقوه
- افزایش سطح آگاهی از برند کارفرما
- سهم صدای خود را افزایش دهید
با این حال، این به هیچ وجه به این معنی نیست که شما نیازی به نگاه کردن به درون ندارید. کارکنان فعلی شما به همان اندازه نقش مهمی در ایجاد و برقراری ارتباط با برند کارفرمای شما دارند. شما باید تجزیه و تحلیل کنید، اگر:
- کارمندان فعلی شما به عنوان سفیران برند شما عمل می کنند
- آنها درک می کنند که شما به عنوان یک کارفرما چگونه تکامل یافته اید
- آنها می توانند و مایلند این موضوع را به دنیا برسانند
- آنها با خوشحالی نامزد هستند
اجازه دهید مثال دیگری بزنیم. بگویید، شما یک تجارت بزرگ با فروشگاه های خرده فروشی در سراسر قاره یا جهان هستید. هنگامی که استخدام انبوه را انتخاب می کنید، می خواهید هزینه هر استخدام را کاهش دهید. شما روی ارجاع کارمندان تمرکز می کنید یا از طریق پایگاه داده موجود برای استخدام کارمندان جستجو می کنید.
همسو کردن اهداف تجاری با اقدامات ROI نام تجاری کارفرما
ضروری است که اندازه گیری بازگشت سرمایه نام تجاری کارفرما را به یک فرآیند چرخه ای تبدیل کنید تا به طور مداوم برند کارفرمای خود را تکامل دهید و وجوه را مجددا تخصیص دهید. این یک برنامه ریزی سالانه نیست. بلکه یک فرآیند مداوم است که باید چندین بار در سال تکرار شود.
فرقی نمی کند که در مدیریت برند کارفرما مبتدی باشید یا کهنه کار. در زیر یک برنامه عملیاتی وجود دارد که میتواند توسط مبتدیان و کهنهکاران، استارتآپها و بزرگهای دنیای کسبوکار به طور یکسان دنبال شود تا اهداف را با اقداماتی برای اطمینان از حداکثر بازدهی هماهنگ کنند:
- اهداف برندسازی کارفرمای خود را تعیین کنید
- مخاطب خود را درک کنید
- عوامل کلیدی دستیابی به اهداف خود را شناسایی کنید
- اقدامات مالی و غیر مالی را مشخص کنید که ارزش برند کارفرمای شما را افزایش می دهد
- مسئولیت فعالیت های ساخت برند را اختصاص دهید
- جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها؛ فرض نکن
- به کارمندان خود گوش دهید
- عملکرد خود را با استفاده از یک معیار مناسب اندازه گیری کنید
- استراتژی برندسازی کارفرمای خود را اصلاح کنید و در صورت نیاز بودجه را دوباره تخصیص دهید
وقتی فرآیندی را در اختیار دارید، میتوانید از دقت بالایی در سرمایهگذاری اطمینان حاصل کنید. استراتژی برند کارفرمای شما ارزش بالاتری ارائه می دهد.
بدون نظر