بالاتر از طبقه بندی اجتماعی قرار بگیرید
همه جوامع طبقاتی هستند و دارای عناصر سلسله مراتبی در بین اعضای خود هستند. اگر مفهوم وارنا یا کاست در شرق رایج است، پس مفهوم طبقه و نژاد در غرب رایج است. در دهههای اخیر، با ظهور مدرنیته و پست مدرنیسم، گرایشی در میان دانشمندان علوم اجتماعی به وجود آمده است که مفهوم قشربندی را کنار گذاشته و بر مساواتطلب شدن جوامع اصرار دارند. بدون پرداختن به محاسن و معایب انواع خاصی از قشربندی اجتماعی، یادآوری این نکته مهم است که در همه جوامع، ادغام افراد حول هویتهای خاص، چسبی را تشکیل میدهد که آنها را به هم پیوند میدهد و به نوبه خود انسجام و احساس هدف را به جامعه میبخشد. البته، این بدان معنا نیست که بدون هویت های نژادی یا قومی، جوامع دست و پا می زنند. در واقع، با مفاهیم مدرن، مفهوم این گروه بندی ها کهنه شده است. نکتهای که در اینجا مطرح میشود این است که در غیاب ساختارها و نهادهای رسمی که برابری را ترویج میکنند، گروههای قومی و نژادی برای اعضای خود احساس امنیت و گزینهای در زمانهای سخت فراهم میکنند. در واقع، موفقیت شرق در زمانهای اخیر به رواج ارزشهای خانوادگی، هویت گروهی و شبکههای گروههای نژادی و قومی نسبت داده میشود که حمایت بسیار مورد نیاز را برای شروع سرمایهگذاریهای جدید یا رشد سرمایهگذاریهای موجود فراهم میکنند. از سوی دیگر، افزایش نابرابری درآمدی در غرب، که شکل دیگری از قشربندی است، عامل زوال و انحطاط در آن کشورها عنوان شده است. نکتهای که در اینجا مطرح میشود این است که در غیاب ساختارها و نهادهای رسمی که برابری را ترویج میکنند، گروههای قومی و نژادی برای اعضای خود احساس امنیت و گزینهای در زمانهای سخت فراهم میکنند. در واقع، موفقیت شرق در زمانهای اخیر به رواج ارزشهای خانوادگی، هویت گروهی و شبکههای گروههای نژادی و قومی نسبت داده میشود که حمایت بسیار مورد نیاز را برای شروع سرمایهگذاریهای جدید یا رشد سرمایهگذاریهای موجود فراهم میکنند. از سوی دیگر، افزایش نابرابری درآمدی در غرب، که شکل دیگری از قشربندی است، عامل زوال و انحطاط در آن کشورها عنوان شده است. نکتهای که در اینجا مطرح میشود این است که در غیاب ساختارها و نهادهای رسمی که برابری را ترویج میکنند، گروههای قومی و نژادی برای اعضای خود احساس امنیت و گزینهای در زمانهای سخت فراهم میکنند. در واقع، موفقیت شرق در زمانهای اخیر به رواج ارزشهای خانوادگی، هویت گروهی و شبکههای گروههای نژادی و قومی نسبت داده میشود که حمایت بسیار مورد نیاز را برای شروع سرمایهگذاریهای جدید یا رشد سرمایهگذاریهای موجود فراهم میکنند. از سوی دیگر، افزایش نابرابری درآمدی در غرب، که شکل دیگری از قشربندی است، عامل زوال و انحطاط در آن کشورها عنوان شده است. موفقیت شرق در زمانهای اخیر به رواج ارزشهای خانوادگی، هویت گروهی و شبکههای گروههای نژادی و قومی نسبت داده شده است که حمایت بسیار مورد نیاز را برای شروع سرمایهگذاریهای جدید یا رشد سرمایهگذاریهای موجود فراهم میکنند. از سوی دیگر، افزایش نابرابری درآمدی در غرب، که شکل دیگری از قشربندی است، عامل زوال و انحطاط در آن کشورها عنوان شده است. موفقیت شرق در زمانهای اخیر به رواج ارزشهای خانوادگی، هویت گروهی و شبکههای گروههای نژادی و قومی نسبت داده شده است که حمایت بسیار مورد نیاز را برای شروع سرمایهگذاریهای جدید یا رشد سرمایهگذاریهای موجود فراهم میکنند. از سوی دیگر، افزایش نابرابری درآمدی در غرب، که شکل دیگری از قشربندی است، عامل زوال و انحطاط در آن کشورها عنوان شده است.
سلسله مراتب و کاربردها و معایب آن
با عطف به مفهوم سلسله مراتب، این در واقع این است که هر سازمان یا گروهی از افراد باید سلسله مراتبی داشته باشد تا تصمیم گیری و مسئولیت و همچنین پاسخگویی این گروه بندی ها به فعلیت برسد. به عبارت دیگر، اگرچه بسیاری از ما از این واقعیت متنفریم که سلسله مراتب در میان مردم، برخی را برتر و برخی دیگر را پستتر میسازد، اما برای اهداف انسجام و انسجام و همچنین نظم و نظم، باید ظاهری از کنترل وجود داشته باشد که توسط سلسله مراتب ارائه میشود. همانطور که قبلا ذکر شد، این توجیهی برای رواج هویت های گروهی بر اساس تصورات محدود از ماهیت انسان نیست. بلکه بررسی روندهای موجود در جوامع، محور این مقاله است و همانطور که تحقیقات تجربی نشان می دهد، این گروهبندیها هم در غرب (بر اساس درآمد و طبقه همراه با نژاد) و هم در شرق (بر اساس گروههای قومی، مذهبی و سایر گروههای اجتماعی) بسیار وجود دارند. از این رو، هر سیاستگذار یا رهبر تجاری باید لزوماً این واقعیت ها را در نظر بگیرد و بدون اهمیت دادن زیاد به تقسیمات، باید با آنها و در درون آنها کار کند و اگر مجبور است بر روی آن تأثیر بگذارد، از آنها بالاتر برود. سازمان هایی که ریاست آنها را بر عهده دارند.
در نگرش جهانی باشید و در اجرا محلی باشید
مفاهیم طبقه بندی و سلسله مراتب به شدت در هم تنیده شده اند، زیرا یکی بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد. اگرچه این واقعیت قابل سرزنش است که برخی از گروهها را برتر از گروههای دیگر میدانند، اما نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که رهبران کسبوکار باید ساختارهای مختلف اجتماعی را درک کنند و استراتژیهای خود را بر اساس مشاهدات زیرکانه قرار دهند. همانطور که در سراسر این مقاله تاکید شده است، بهترین رویکرد رویکردی است که سلسله مراتب بر اساس شایستگی تعیین شود و قشربندی وجود نداشته باشد، مگر در مواردی که نیاز به تصمیم گیری و اجرای استراتژی باشد. به عبارت دیگر، رهبران واقعاً بزرگ تجارت از تفاوتهای اجتماعی آگاهند، اما از آنها فراتر میروند و مطمئن میشوند که استراتژیهایشان بدون گرفتار شدن در جنگ و نزاع بین گروهی و درون گروهی واقعبینانه است.
افکار بسته
در نهایت، زمان آن فرا رسیده است که این واقعیت را بپذیریم که قرن بیست و یکم متعلق به رهبران جهانی است که اهمیت رهبری جهان وطنی را به جای اختلافات قدیمی درک می کنند. از سوی دیگر، آنها نیاز به آگاهی از واقعیت های محلی دارند که باعث می شود از اشتباه تحمیل تصورات جهانی به جامعه بدون درک روشنی از وضعیت میدانی اجتناب کنند.
بدون نظر