آموزش و توسعه یکی از وظایف کلیدی منابع انسانی است . بیشتر سازمان ها به آموزش و توسعه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از فعالیت های توسعه منابع انسانی نگاه می کنند. اوایل قرن شاهد افزایش تمرکز بر روی همین موضوع در سازمانها در سطح جهان بود. بسیاری از سازمانها ساعتهای آموزشی در سال را برای کارکنان تعیین کردهاند، با توجه به این واقعیت که فناوری با سرعت بسیار بالایی مهارتزدایی از کارکنان را انجام میدهد.
پس آموزش و توسعه چیست؟ آیا واقعاً برای بقای سازمان اهمیت دارد یا آنها می توانند بدون اولی زنده بمانند؟ آیا آموزش و توسعه یک چیز واحد است یا متفاوت است؟ آموزش را می توان به عنوان تلاشی با هدف بهبود یا توسعه شایستگی یا مهارت های اضافی در یک کارمند در شغلی که در حال حاضر دارد به منظور افزایش عملکرد یا بهره وری توصیف کرد.
آموزش فنی شامل تغییر در نگرش، مهارت ها یا دانش یک فرد با بهبود در رفتار است. برای اینکه آموزش مؤثر باشد، باید یک فعالیت برنامه ریزی شده باشد که پس از تجزیه و تحلیل کامل نیاز انجام می شود و شایستگی های خاصی را هدف قرار می دهد، مهمتر از همه این است که در یک فضای یادگیری انجام شود.
هنگام طراحی برنامه آموزشی باید در نظر داشت که هم اهداف فردی و هم اهداف سازمانی در نظر گرفته می شود. اگرچه ممکن است اطمینان از همگام سازی کاملاً ممکن نباشد، اما شایستگی ها به گونه ای انتخاب می شوند که یک برد-برد برای کارمند و سازمان ایجاد شود.
معمولاً سازمان ها تقویم آموزشی خود را در ابتدای سال مالی آماده می کنند که در آن نیازهای آموزشی برای کارکنان مشخص می شود. این شناسایی نیاز به نام “تحلیل نیاز آموزشی” بخشی از فرآیند ارزیابی عملکرد است. پس از تجزیه و تحلیل نیاز، تعداد ساعات آموزشی به همراه مداخله آموزشی تعیین می شود و به صورت استراتژیک در سال آینده توزیع می شود.
توسعه
زمان زیادی از آموزش با توسعه اشتباه گرفته می شود، هر دو از جنبه های خاصی متفاوت هستند اما اجزای یک سیستم هستند. توسعه به معنای فرصت هایی است که برای کمک به رشد کارکنان ایجاد می شود. این بیشتر ماهیت بلندمدت یا آینده نگر دارد به جای آموزش که بر شغل فعلی تمرکز دارد. همچنین به مسیرهای شغلی در سازمان فعلی محدود نمی شود، بلکه ممکن است بر سایر جنبه های توسعه نیز تمرکز کند.
به عنوان مثال، در Goodyear، از کارمندان انتظار می رود که به طور اجباری در برنامه آموزشی در مورد مهارت های ارائه شرکت کنند، اما آنها همچنین در انتخاب یک دوره آموزشی در مورد “دیدگاه های رهبری از طریق ادبیات” آزاد هستند. در حالی که برنامه مهارت های ارائه به آنها در کار کمک می کند، برنامه مبتنی بر ادبیات ممکن است مستقیماً به آنها کمک کند یا نکند.
به طور مشابه، بسیاری از سازمان ها کارکنان خاصی را ترجیحاً برای برنامه هایی انتخاب می کنند تا آنها را برای موقعیت های آینده توسعه دهند. این کار بر اساس نگرش، مهارت ها و توانایی های موجود، دانش و عملکرد کارکنان انجام می شود. اکثر برنامه های رهبری با چشم اندازی از ایجاد و پرورش رهبران برای فردا از این نوع هستند.
بنابراین تفاوت عمده بین آموزش و توسعه این است که در حالی که آموزش اغلب بر نیازهای فعلی کارکنان یا شکافهای شایستگی تمرکز میکند، توسعه به خود مربوط به آمادهسازی افراد برای وظایف و مسئولیتهای آینده است.
با توجه به اینکه فناوری باعث ایجاد کارگران بیماهرتر میشود و با جایگزینی کارگران صنعتی با کارگران دانشآموز، آموزش و توسعه در خط مقدم HRD قرار دارد. اکنون مسئولیت پذیرفتن نقش رهبری فعال در پاسخگویی به آموزش و نیازهای تجاری بر عهده بخش توسعه انسانی است.
بدون نظر