چرا برخی از رهبران کسب و کار به عظمت می رسند در حالی که برخی دیگر شکست می خورند؟

چه چیزی برخی از رهبران کسب و کار را واقعاً عالی می کند؟

رهبران تجاری مانند بیل گیتس از مایکروسافت، استیو جابز فقید اپل، مارک زاکربرگ از فیس بوک، لری پیج و سرژ برایان از گوگل، وارن بافت از هاتاوی برکشایر، و نزدیکتر، NR Narayana Murthy در سراسر جهان به عنوان افراد بزرگ شناخته می شوند. که بهترین نمونه در تجارت بود.

در واقع، تقریباً می توان گفت که این رهبران نام های آشنا هستند، همانطور که از چهره و تشخیص نامی که شخص با آنها مرتبط است می توان دید. همچنین، افراد دیگری مانند راتان تاتا وجود دارند که به دلیل ارتباط آنها و توسعه کسب و کارهای خانوادگی آنها به عظمت دست یافته است.

بنابراین، چه چیزی این رهبران را متمایز می کند، در حالی که سایر رهبران کسب و کار، چه مشتاق و چه مستقر، تلاش می کنند تا در خارج از محافل خود و فراتر از دنیای شرکت، مرتبط باقی بمانند یا مشهور شوند.

جدای از این، چه چیزی باعث می‌شود که برخی از رهبران کسب‌وکار برای نسل‌های کامل دانشجویان و متخصصان مدیریت الگو باشند، در حالی که برخی دیگر تنها رهبرانی می‌شوند که سازمان‌های انتخابی خود را هدایت می‌کنند، شناخته نشده یا الگو هستند؟

بزرگان چشم اندازی دارند که روح زمان را تسخیر می کند

برای شروع، همه تاجران و کارآفرینان، و همچنین صاحبان شرکت‌های بزرگ، چشم‌اندازی دارند ، هم در مورد جایی که می‌خواهند به عنوان فردی بروند و هم اینکه می‌خواهند شرکت‌هایشان را در آینده ببرند.

با این حال، تنها تعداد کمی وجود دارند که دید خود را به واقعیت تبدیل می‌کنند، در حالی که اکثر آنها اطمینان می‌دهند که برخی از بخش‌های بینایی آنها به عمل تبدیل می‌شود، و بقیه به سادگی کنار می‌روند. در واقع، هیچ کارآفرین یا شرافتمند شرکتی نمی‌تواند بدون چشم‌انداز باشد و چیزی که بزرگان را از متوسط ​​متمایز می‌کند، ارتباط این چشم‌اندازها با حوزه‌های تجاری انتخابی آنها و جهان گسترده‌تر است.

به عنوان مثال، بیل گیتس مانند استیو جابز، قدرت دگرگون کننده محاسبات را تشخیص داد و هر دو به قدرت تلفن های هوشمند پی بردند، اگرچه جابز اطمینان حاصل کرد که او این چشم انداز و آن را نیز به شیوه ای پیشگامانه به فعلیت رساند.

علاوه بر این، مارک زاکربرگ دید که چگونه شبکه‌های اجتماعی می‌توانند توسط فناوری فعال و توانمند شوند، در حالی که NR Narayana Murthy متوجه شد که چگونه هند می‌تواند به دلیل سرمایه انسانی فراوان مهندسین و فارغ‌التحصیلان علوم، یک مرکز نرم‌افزار و فناوری اطلاعات باشد.

بنابراین، جنبه کلیدی در اینجا این است که داشتن چشم اندازی بدون مطابقت با آنچه به عنوان Zeitgeist زمان شناخته می شود یا قدرت یک ایده بدیع و مبتکرانه که زمان آن فرا رسیده باشد، کافی نیست.

رهبران تجاری بزرگ نیز با غیرت مبلغان به چشم انداز خود ایمان دارند

در واقع، همه این رهبران کسب‌وکار فراتر از داشتن یک ایده و چشم‌اندازی بودند که آینده را پیش‌بینی می‌کرد، اما در عین حال احساس مأموریتی در مورد آنها داشت. به عبارت دیگر، علیرغم ادعای شکاکان، به قدرت ایده های خود ایمان داشتند.

به عنوان مثال، زمانی که مایکروسافت و اپل کامپیوترهای شخصی را معرفی کردند، افراد زیادی حاضر به پذیرش این ایده نبودند که محاسبات شخصی آینده است. به طور مشابه، زمانی که جابز گوشی هوشمند را از طریق دستگاه آیفون عرضه کرد، تعداد زیادی در صنعت موبایل با ایده یک دستگاه صفحه لمسی که می تواند به عنوان یک دستیار شخصی دو برابر شود، پذیرفته شد.

در واقع، حتی NR Narayana Murthy و دیگر رهبران صنعت نرم‌افزار وقتی قول دادند هند را به قرن بیست و یکم ببرند، جدی گرفته نشدند، زیرا بسیاری از رهبران تجاری غربی هنوز این کشور را سرزمین افسونگران مار و فیل‌ها می‌دانستند.

این واقعیت که این رهبران تجاری موفق شدند، گواهی بر خودباوری و احساس مأموریتی است که داشتند. بسیاری از کارشناسان مدیریت اغلب اصرار دارند که برای عالی بودن باید غیرت تبلیغی و حس هدفمندی داشته باشیم که از درون هدایت می‌شود و علیرغم شکست‌هایی که به گفته آنها باید موقتی تلقی شود و درس‌هایی برای آموختن باشد ، تزلزل نکند .

رهبران کسب و کار بزرگ سخت کار می کنند و بی عیب و نقص اجرا می کنند

جدا از داشتن چشم انداز و ماموریت، آنچه رهبران کسب و کار بزرگ دارند سخت کوشی و اجرای بی عیب و نقص است. به عبارت دیگر، رهبران بزرگ تجارت قلعه‌هایی را در هوا می‌سازند، اما همچنین اطمینان می‌دهند که چنین قلعه‌هایی را بر پایه‌های مستحکمی استوار می‌کنند که در شب‌های بی‌خوابی کار سخت و زحمت کشیده شده‌اند.

علاوه بر این، آنها همچنین تضمین می‌کنند که آنچه می‌سازند برای آینده باقی می‌ماند که در آن نه تنها پایه‌ها را ایجاد می‌کنند، بلکه سازمان‌های خود را با اجرای بی‌عیب و نقص به ارتفاعات بالاتری می‌برند. در این رابطه، نیاز به توجه به جزئیات و همچنین مهارت‌های عالی افراد وجود دارد، همانطور که از روشی که رهبران تجاری بزرگ اغلب کار خود را جدی می‌گیرند، قابل مشاهده است.

به عنوان مثال، معروف است که استیو جابز یکی از همکارانش را در یک شب آخر هفته از خواب بیدار کرد تا مطمئن شود که همکارانش مشخصات طراحی و فونت آیفون را دنبال می کنند.

بنابراین، برای این رهبران، کارشان یک وسواس 24 ساعته است ، و حتی زمانی که آرام می‌گیرند، دائماً به دنبال بهبود سازمان خود هستند و اطمینان حاصل می‌کنند که همه را با خود همراه می‌کنند.

رهبران کسب و کار بزرگ دارای وجدان اجتماعی و میل به بازگشت به جامعه هستند

در نهایت، آنچه رهبران تجاری بزرگ نیز دارند، ارزش‌ها و وجدان اجتماعی است که می‌توان آن‌ها را از نحوه تبدیل شدن آن‌ها به انسان‌دوستان و آینده‌نگران اجتماعی که به همان شیوه‌ای که از آن سود برده‌اند به جامعه بازپرداخت می‌کنند، دریافت.

به عبارت دیگر، هدف آنها از کسب درآمد در زندگی این است که اطمینان حاصل کنند که زندگی میلیون ها نفر را بهتر می کنند و همچنین از طریق هنجارهای اخلاقی و ارزشی .

در واقع، همه رهبران تجاری که در مقدمه ذکر شد، به عنوان کمک به جامعه شناخته می شوند و در معاملاتشان اخلاقی و ارزشی هستند. برای نتیجه گیری، رهبران کسب و کار بزرگ این ویژگی ها و سایر ویژگی ها را در تلاش برای تعالی شخصی و حرفه ای و در اعتقادشان به تبدیل جهان به مکانی بهتر تجسم می بخشند.

بدون نظر

پاسخ دهید