تنها چیزی که سازمان های با بهره وری بالا را از بقیه شرکت ها متمایز می کند کیفیت کارکنان و میزان تعهد آنها نسبت به کارشان است. برعکس، اعتمادی که یک سازمان به کارکنان خود نشان می‌دهد و تلاش‌هایی که برای تمرکز، انگیزه و رضایت آنها انجام می‌دهد نیز یکی از متغیرهای متعددی است که بین مکان‌های کاری با شهرت و مکان‌های کاری غیرقابل تمایز قائل می‌شود.

سازمان ها نمی توانند تنها با تعریف بیانیه ماموریت خود به اهداف خود دست یابند و تا زمانی که گام های اساسی بردارند نمی توانند فرهنگ کاری با عملکرد بالا را پرورش دهند. آنها به افرادی نیاز دارند تا کارها را به خوبی انجام دهند و این کار را نیز با عالی انجام دهند.

سازمان ها برای تحقق تمام اهداف خود به کارکنانی فعال نیاز دارند. مشارکت کارکنان تنها در سازمان‌هایی اتفاق می‌افتد که با افراد خود به عنوان بزرگترین دارایی خود رفتار می‌کنند و به نیازهای اولیه و سایر نیازهای روانی آنها رسیدگی می‌کنند. محیط‌های کاری که همه این شرایط مشارکت کارکنان را برآورده می‌کنند، بسیار سریع‌تر رشد می‌کنند و نسبت به کسانی که موفق به انجام آن‌ها نمی‌شوند، بسیار طولانی‌تر می‌مانند.

ابعاد مختلفی از مشارکت کارکنان وجود دارد که باعث می شود سازمان های مولد از بقیه جدا شوند و سرنوشت آنها را تعیین کنند .

مواردی مانند آنچه کارکنان در ازای تلاشی که برای انجام وظایف محول شده انجام می دهند، دریافت می کنند، اینکه آیا کارمندان قادر به انجام بهترین عملکرد خود هستند، آیا با آنها به عنوان یک دارایی مهم یا فقط وسیله ای برای انجام کار رفتار می شود و چگونه می توانند رشد کنند. پایبندی به سازمان آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع اینها عناصر احساسی هستند که نیازهای اساسی کارکنان را آشکار می کنند. آنها مایلند تنها زمانی مشارکت داشته باشند که تلاش های آنها مورد تقدیر و جوایز قرار گیرد. نه تنها این، بلکه می توانند آنها را به سمت کارآمدتر بودن در حین انجام کارهایشان سوق دهند.

ابعاد مشارکت کارکنان

ابعاد تعامل کارکنان
چه چیزی دریافت کنم: مشارکت کارکنان تا حدی به آنچه افراد در ازای انجام کار دریافت می‌کنند بستگی دارد. این شامل غرامت اساسی، مزایا، فرهنگ سازمانی و محیط کاری است. اینها عناصر اساسی هستند که آنها را برای پیوستن به سازمان و انجام وظیفه با فداکاری کامل ترغیب می کند.

چه چیزی می دهم: از آنجایی که این یک فرآیند دو طرفه است، تعیین انتظارات روشن نقش مهمی ایفا می کند. این به کارمندان کمک می کند تا بفهمند دقیقاً چه چیزی از آنها انتظار می رود به سازمان بدهند. این شامل تعریف مسئولیت های شغلی آنها و وظایفی است که باید انجام دهند. تیم منابع انسانی و سرپرستان یا مدیران فوری باید به وضوح به آنها بگویند که چه کاری از آنها انتظار می رود. این امر باعث ایجاد روابط معنادارتر بین افراد ارشد و زیردستان و گروه های کاری می شود.

آیا من به سازمان تعلق دارم: انجمن اجتماعی اساسی ترین نیاز برای هر کسی است. حتی کارمندان دوست دارند در سازمانی بمانند که با آنها به عنوان بخش جدایی ناپذیر آنها رفتار می کند و نه تنها وسیله ای برای انجام کار. “نظرات من شمارش می شود” به آنها رضایت می دهد و به آنها انگیزه می دهد تا بهترین تلاش خود را برای رسیدن به اهداف سازمانی به کار گیرند.

چگونه می توانم رشد کنم: رشد مستمر شامل ترفیع، افزایش حقوق و پاداش و به رسمیت شناختن، ضروری ترین ابزار برای حفظ کارکنان در سازمان هستند. چالش‌ها و فرصت‌های جدید برای یادگیری، آن‌ها را برای زندگی کاری خود با انگیزه نگه می‌دارد و آنها را تشویق می‌کند تا بهترین‌های خود را حتی در زمان بحران ارائه دهند.

بدون نظر

پاسخ دهید