بدون اشاره به فرآیند مذاکره و چانه زنی که جزء لاینفک مدیریت جبران خسارت است، نمی توان در مورد مدیریت جبران خسارت صحبت کرد. همانطور که هر کسی که در بخش رسمی یا حتی غیررسمی کار کرده است، میداند، روند مذاکره در مورد حقوق و مزایای یک فرد برای فرآیند استخدام و انتخاب اساسی است. در این مقاله، ما به برخی از استراتژیهایی که توسط حرفهایها در سراسر جهان هنگام مذاکره با کارفرمایان احتمالی خود در مورد غرامت خود استفاده میکنند، نگاه میکنیم.
یک برنامه در جای خود داشته باشید
اولین عنصر مذاکره، برنامه ریزی برای فرآیند با تصمیم گیری در مورد اینکه چقدر بیشتر می خواهید و فکر می کنید کارفرما مایل به دادن است، است. هنر خوب دانستن اینکه چقدر باید درخواست کنید و در چه مرحله ای باید معامله کنید، چیزی است که متخصصان با تجربه می دانند و تازه کارها باید یاد بگیرند. بدون داشتن ایده روشنی از سطح هدف غرامت مورد نظرتان، فرآیند مذاکره تمرینی بیهوده خواهد بود.
نیازهای خود را در میان بگذارید
هنگامی که به رقمی رسیدید که فکر می کنید لیاقتش را دارید، گام بعدی این است که آن را بدون تأخیر با کارفرمای احتمالی در میان بگذارید. نکته مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که نحوه بیان نیازهای خود به اندازه نیاز به معامله اهمیت دارد. به عنوان مثال، بدون بیان واضح خود به مدیر منابع انسانی کارفرمای احتمالی، احتمال کمی وجود دارد که او نیازهای شما را درک کند و به درستی پاسخ دهد. از این رو، هنگامی که غرامت هدف مورد نظر خود را مرتب کردید، باید یک استراتژی نیز برای اطلاع رسانی آن به کارفرما داشته باشید.
زمان بندی همه چیز است
شما باید به یاد داشته باشید که چیزی به نام خیلی زود هنگام مذاکره و همچنین خیلی دیر وجود دارد. از این رو، زمان بندی بیان شما مبنای یک مذاکره موفق را تشکیل می دهد. به عنوان مثال، اگر درخواست های خود را در مراحل اولیه استخدام شروع کنید، کارفرمای احتمالی ممکن است این روند را متوقف کند یا حتی استخدام شما را متوقف کند. از سوی دیگر، اگر در حین پیوستن به شرکت، خواسته های خود را مطرح کنید، هیچ کس نمی تواند در مورد خواسته های شما انجام دهد. از این رو، باید در مورد اینکه چه زمانی باید خواسته های خود را بیان کنید، چشم دقیقی داشته باشید.
سه جنبه داشتن یک برنامه، ابلاغ نیاز و سپس زمان بندی آن به گونه ای که حداکثر مزیت را به دست آورد برای فرآیند مذاکره ضروری است. البته، بسیاری از شرکتها هستند که هیچ نوع مذاکرهای را انجام نمیدهند و شرکتهایی هستند که تظاهر به مذاکره میکنند، در حالی که در واقعیت، اصلاً تکان نمیخورند. در این موارد، بهتر است سیاست انتظار و تماشا را در پیش بگیرید و زمانی که به جزئیات پرداخت خسارت وارد شدند، حرکت خود را انجام دهید.
در نتیجه، یک مذاکره موفق به تمایل هر دو طرف برای شنیدن یکدیگر و توانایی رسیدن به مخرج مشترک در روحیه سازگاری بستگی دارد. بنابراین، آشکارا سفت و سخت نباشید و در عین حال به طور کامل تسلیم کارفرما نشوید.
بدون نظر