درصد عمده ای از کارمندان کار خود را کسل کننده می دانند. از مدیران منابع انسانی در مورد مشارکت کارکنان بپرسید و آنها تنها یک پاسخ دارند: این بزرگترین چالشی است که امروز با آن روبرو هستیم.

روزهای افزایش شدید دستمزدها یا حقوق ها حتی در سازمان های با بهره وری بالا سپری شده است. نمی تواند کارکنان را برای مدت طولانی در سازمان نگه دارد. به همین دلیل، مدیران منابع انسانی مجبور بودند انگیزه‌های دیگری مانند مهمانی‌ها و پیک‌نیک‌های خارج از محل، مسابقات کریکت یا فوتبال در سالگردها و تولدها، جشنواره‌های فرهنگی، مسابقات نقاشی و مسابقه، مهدکودک برای فرزندان کارمندان، مهمانی‌های جمعه، بلیت‌های سینما ارائه کنند. و کوپن های خرید تخفیف و بسیاری دیگر.

گوگل، معروف‌ترین و موفق‌ترین شرکت فناوری، غذای رایگان، سالم و به خوبی آماده برای کارمندان خود فراهم می‌کند. این شرکت سرآشپزهای مجرب و باتجربه ای را منصوب می کند تا کارکنان آن بتوانند از غذاهای عالی در محل کار لذت ببرند. این یکی از راهبردهایی است که باعث می شود کارکنان در محل کار احساس شادی کنند. با این حال، به تنهایی نمی تواند کارمندان را برای مدت طولانی حفظ کند. باید چیز دیگری وجود داشته باشد که بتواند افراد را به مشارکت مشتاقانه در کارشان ترغیب کند. آنها باید با شغل و شرکت خود وابستگی عاطفی داشته باشند.

فراتر از تمام تکنیک های رایج ذکر شده در بالا، موارد دیگری نیز وجود دارد که نقش مهمی در افزایش سطح تعامل کارکنان دارد. 3 C پیشنهادی برای مشارکت کارکنان عبارتند از: شغل، شایستگی و مراقبت.

3 C از تعامل کارکنان

3 C از تعامل کارکنان

حرفه: زمانی که افراد به یک سازمان می پیوندند، انتظار دارند با آن شغلی بسازند. اگر مدیریت ارشد و مدیران بلافصل زمان اختصاص داده شده را برای ایجاد مشاغل کارکنان خود صرف کنند، احساس خواهند کرد که متعلق به سازمان هستند. زمانی که از مدیریت برای رشد شغلی خود حمایت دریافت می کنند، احساس مشارکت می کنند.

یک سازمان می‌تواند فرصت‌هایی را برای کارمندان خود فراهم کند تا از طریق چرخش شغلی، آنها را در انجام وظایف مهم، تکالیف چالش برانگیز و ارتقای شغلی رشد دهند. همچنین باید به آنها سطح مشخصی از اختیارات و استقلال داده شود تا تصمیمات خود را به تنهایی اتخاذ کنند. اگر سازمان‌ها واقعاً در توسعه شغل افراد خود سرمایه‌گذاری کنند، نسل کاملاً جدیدی از کارکنان را آماده می‌کنند.

صلاحیت: شایستگی در مورد توانایی رشد است. کارگاه ها و جلسات آموزشی منظم باید برگزار شود تا به کارکنان کمک شود تا سطح بالاتری از مهارت ها و شایستگی ها را کسب کنند. تمرکز باید بر توسعه مهارت های قابل فروش باشد. اکثر کارمندان پس از گذراندن چند ماه به دنبال فرصت های افزایش شایستگی در سازمان هستند تا بتوانند رشد کنند و به سطح بعدی حرفه خود بروند. در حالی که شغل بر رشد واقعی از نظر تعیین، دستمزدها و مزایا و اختیارات متمرکز است، شایستگی توانایی رشد با استفاده از فرصت‌ها است.

مراقبت: نشستن در بالاترین سطح، مراقبت به عنوان بهترین هنر مدیران تلقی می شود که به وسیله آن می توانند به کارکنان احساس کنند بخشی ضروری از سازمان خود هستند. مدیران باید نسبت به مردم همدل و حساس باشند و مشکلات شخصی آنها را درک کنند. نشان دادن حرکات کوچک مراقبتی روزانه نسبت به کارکنان باعث می شود آنها احساس کنند که متعلق به سازمان هستند و سازمان متعلق به آنهاست.

بدون نظر

پاسخ دهید