سازمان مجموعه ای از افراد است که گرد هم می آیند و برای تحقق یک هدف مشترک تلاش می کنند. هر چه تعداد افرادی که با هم کار می کنند بیشتر باشد، اندازه سازمان بزرگتر است و بالعکس. با این حال، برای شکوفایی یک سازمان، مهم است که کارکنان با پتانسیل کامل خود کار کنند، که متأسفانه در بیشتر سازمان‌ها اینطور نیست.

همه کارکنان سازمان با استفاده از پتانسیل کامل خود کار نمی کنند. ممکن است دلایل زیادی برای همین وجود داشته باشد. آنها ممکن است با هدف شرکت ارتباط نداشته باشند، ممکن است با تیم خود، رئیس یا زیردستان مشکل داشته باشند یا ممکن است یک مشکل کلی نگرش باشد. این واقعیت، طبقه بندی افراد را به سه دسته – درگیر، غیر درگیر و غیرفعال ضروری می کرد.

اگرچه طبقه بندی های دیگری نیز وجود دارد، اما این طبقه بندی بر اساس میزان تعهد یا تعهد کارکنان است. توضیح مختصری در مورد این سه مورد در زیر آمده است:

 

  • به طور فعال: این اولین دسته از افرادی است که ناراضی هستند و ناراحتی را در سازمان گسترش می دهند. آنها مراکز بیماری در شرکت هستند و اخبار منفی را منتشر می کنند و مردم را تحریک و متقاعد می کنند که شغل خود را ترک کنند. با این حال، آنها کسانی هستند که طولانی‌ترین مدت را می‌مانند و حذف رقابت افراد درک شده، فکر آنها برای رسیدن به سطح بالاتر یا بعدی در شغل است. 

     

  • درگیر: دسته دوم افرادی هستند که با کلماتی مانند شور، همسویی و نوآوری قابل شناسایی هستند. به این معنی که آنها پرشور هستند، به شرکت متصل هستند و نوآور هستند. آنها به ایده های جدید کمک می کنند و ایده ها را به واقعیت تبدیل می کنند. این کارمندان در دیدگاه خود مثبت هستند و مثبت اندیشی را گسترش می دهند. آنها فعال هستند. می تواند پیش بینی کند که شرایط بازار آینده به خوبی از قبل آماده شده است. 

     

  • درگیر نبودن: نوع سوم کارمندان اکثریت بزرگی هستند که در سازمان ها تقریباً 50 درصد تعدادشان را تشکیل می دهند. اینها فقط کاری را که گفته می شود انجام می دهند و هر بار فقط یک دستور را دوست دارند. آنها زمان می گذارند اما انرژی و اشتیاق ندارند. آنها ممکن است در نگرش و دیدگاه خود در مورد سازمان مثبت یا منفی باشند. آنها فعال نیستند و نمی توانند پیش بینی کنند که چه چیزی ممکن است مورد نیاز باشد یا مرحله بعدی چیست؟ آنها منتظر دستور مافوق خود هستند. 

در تحقیقی که توسط گالوپ انجام شد، مشخص شد که 16 درصد از افرادی که در سازمان‌ها کار می‌کنند، فعالانه درگیر هستند، 28 درصد درگیر هستند و تقریباً 56 درصد درگیر نیستند. اگرچه این آمار قابل تعمیم نیست، اما در اکثر موارد صادق است و ممکن است برای هر دسته 5% انحراف داشته باشد و نه بیشتر.

بنابراین این تحقیق نشان می دهد که افرادی که درگیر هستند کارآمدتر هستند و نتایج را به طور بهینه ارائه می دهند. آنها درک بهتری از کسب و کار دارند، مشتری متمرکزتر هستند و متعهد هستند که با سازمانی که برای آن کار می کنند، آن را بزرگ کنند.

در یک سازمان، درصد افراد در این سه براکت می تواند به تعیین سلامت شرکت کمک کند. به عنوان مثال، درصد بیشتری از کارمندانی که به طور فعال فعال نیستند، به ضررهای بیشتر در بهره وری، فرسایش روحیه کارکنان و کاهش در نتیجه منجر می شود.

بدون نظر

پاسخ دهید